چکیده:
Une collision entre une voiture et un piéton crée une situation inédite pour le protagoniste de l’Accident nocturne et le pousse à une recherche identitaire. Le héros tente alors de trouver des réponses aux questions qui le hantent depuis de longues années. Il est en quête de points de repère dans une ville énigmatique et mystérieuse, Paris, où la modernité rend toute identité instable. L’individu perd de son originalité et se fond dans une culture de masse difforme. La recherche identitaire ressemble alors à celle que nous effectuons dans le sable mouvant effaçant la trace précédente. Dans cet article, nous essayerons d’abord de montrer pourquoi un accident banal déclenche cette recherche identitaire, puis nous examinerons l’impossibilité de la retrouver à Paris.
یک برخورد میان یک اتومبیل و یک عابر پیاده موقعیت دغدغهاوری برای شخصیت اصلی داستان تصادف شبانه پاتریک مودیانو ایجاد میکند. با این تصادف یک جستجوی هویتی اغاز میشود. شخصیت داستان سعی میکند به جواب سوالاتی برسد که از سالهای گذشته برایش مطرح بوده است. او در جستجوی نشانهای در شهر اسرارامیزی، بزرگ و پر رمز و راز به نام پاریس است که هویت و زندگی مدرن امروزی، با تحول شهرها، گسترش شهرنشینی و گوناگونی فرهنگی، متغیر و ناپایدار شده. او دیگر قادر به شناخت هویت خویش نیست و فرد در میان جمع گم شده است. جستجوی هویت در این شرایط شبیه ان است که در شن روان رد پایی را جستجو میکنیم، که هر حرکتی رد پای حرکت قبلی را پاک میکند. دراین مقاله، مولف در ابتدا کوشیده است نشان دهد که چرا یک تصادف معمولی دراین رمان باعث این جستجوی بیامان برای یافتن هویت میشود. سپس این عدم امکان دسترسی به هویت خویش، بهویژه در پاریس، موضوعی است که در این تحقیق، مورد توجه قرار داده شده است.