چکیده:
از دیرباز بسیاری از بیماریهای واگیردار، از جمله طاعون، وبا، تیفوس، تیفوئید و سل، کابوس ایرانیان بوده است؛ کابوسی که هر چند سال یک بار، جان بسیاری از مردان و زنان این سرزمین را میگرفت. مالاریا، بختک مردم جنوب بود. گرمای خوزستان، شرجی جنوب، آلودگی آب و نبود امکانات بهداشتی، مزید بر علت بود تا این بیماریها در خوزستان تلفات بیشتری بگیرد. وقتی شرکت نفت انگلیس و ایران به استخدام کارگران پرداخت، شیوع هر بیماری، ضربهای بر پیکر این صنعت نوپا بود. از همین رو، بهداشت و درمان در صنعت نفت، قدمتی به عمر اکتشاف نفت در ایران دارد و از همان ابتدا، بخشی از هزینهها به پیشگیری و مبارزه با بیماریهای واگیردار اختصاص یافت و یکی از نخستین اقدامات پیشگیرانه، ایجاد قرنطینه در بنادر برای ممانعت از ورود کارگران بیمار بود.
شرکت نفت برای مبارزه با شیوع بیماریها، به اقداماتی از قبیل مایهکوبی عمومی، قرنطینهسازی، تخریب خانههای آلوده، از بین بردن موشها و سگها، بازرسی مواد غذایی و کشتارگاهها، تخریب خانههای آلوده و سمپاشی با د. د. ت و حشرهزدایی دست زد. علاوه بر این، برای پیشگیری نیز به اصلاحات شهری، ارتقای بهداشت محیط و رسیدگی به وضعیت بهداشتی درمانی شهرها پرداخت. از جمله اقدامات پیشگیرانه میتوان به احداث فاضلاب، آب لولهکشی، جمعآوری و سوزاندن پسماند خانهها، ساخت حمامهای عمومی و تمیز کردن جویهای شهری اشاره کرد.
اگرچه شرکت نفت از همان ابتدا، بهداشت و درمان را در اولویت خود قرار داد، اما به نظر میرسد اولویت شرکت بیشتر حفظ سلامت کارکنان انگلیسی شرکت بود تا توسعۀ بهداشت مناطق جنوب و این بیشتر بهصورت یک لطف جلوهگر بود تا وظیفه. اما با گذر زمان و افزایش آگاهی عمومی و بهخصوص پس از عقد قرارداد ۱۹۳۳، توسعۀ بهداشت مناطق نفتخیز به یکی از وظایف شرکت نفت تبدیل شد. مسئلۀ اصلی در این مقاله بررسی رویکرد شرکت نفت به مسئلۀ بهداشت و درمان عمومی در مناطق نفتخیز جنوب است و پرسش اینجاست که در فاصلۀ اکتشاف نفت در سال ۱۲۸۵ تا ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹، آیا با افزایش نظارت حکومت مرکزی و بالا رفتن سطح آگاهی عمومی مردم، رویکرد شرکت در قبال مسئلۀ بهداشت تغییر کرده است؟
The plague, cholera, typhus, typhoid, tuberculosis and many other contagious diseases have been the nightmare of the Iranians, a nightmare that has claimed the lives of many men and women every few years and malaria has been an incubus of southern people. Khuzestan heat, southern humidity, water pollution and lack of sanitation facilities were causing these diseases to increase death toll in Khuzestan. When the British-Iranian oil company started to hire workers, the spread of each single disease was a blow to the fledgling industry. Therefore, healthcare in the petroleum industry is as old as oil exploration in Iran, and from the outset, part of the cost was devoted to the prevention and control of contagious diseases and one of the first preventative measures was to quarantine ports to prevent the entry of sick workers.
Although the oil company has prioritized healthcare from the outset, it seems the company's priority has been more to protect the health of its British staff than to promote the health in the southern regions, and more so as a charity rather than a duty. However, through time, the rise of public awareness, and especially after the 1933 agreement, the development of the health of oilfields became one of the responsibilities of the Oil Company. The main issue in this paper is to examine the approach of the Oil Company to the issue of public health in the southern oil-rich regions. The question is whether the approach of the Oil Company to the issue of health has changed between the oil exploration in 1285 until the nationalization of the oil industry in 1329 with the increase of central government supervision and raise of public awareness or not.