چکیده:
جامی شاعر عارف قرن نهم، برای بیان موضوعات اخلاقی، تعلیمی و عرفانی در هفت اورنگ، به طریقی مؤثر و هنرمندانه از دویست حکایت و تمثیل استفاده کرده است. از میان این حکایات یازده حکایت در مصیبت نامه عطّار وجود دارد. یکی از راههای سنجش قدرت خلّاقیت و سبک شاعران، بررسی و مقایسۀ تمثیلهای داستانی آنها با یکدیگر است. دراین پژوهش به بررسی و مقایسۀ یازده حکایت مشترک هفت اورنگ و مصیبتنامه با تکیه برعنصر شخصیّت پرداخته ایم. عطّار گاه با پندواندرز و گاه با بیان ظرافتهای اخلاقی، از زبان دیوانگان(عقلای مجانین) جهت عبرت شاهان و ظالمان حاکم بر مردم به انتقاد میپردازد و برتری و خلاقیّت خود را با استفاده از عنصر شخصیّت و شخصیّتپردازی در ساختار حکایات، در جهت تبیین مقاصد و اندیشههای خود به کارگرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از تفوّق، قدرت و خلاقّیت عطّار است زیرا وی از عنصر شخصیّت به عنوان ابزاری اساسی برای پیشبرد اهداف و اندیشههای خود بیشترین بهره را برده است.
The nineteenth - century mystic poet Jami used two hundred anecdotes and allegories to express ethical, educational, and mystical themes in Haft Ourang.Of these, there are eleven anecdotes in the AttarMosibat-nameh. One way of measuring the power of the poets' creativity and style is to compare and contrast their fictional allegories. In this study, have compared and compared eleven common stories of the Haft Ourangs and the Mosibat - nameh based on personality traits. Attar sometimes criticizes Wonders, sometimes by expressing moral delicacies, from the language of the insane to the instruction of kings and tyrants ruling the people, using his personality and personality in the anecdote to explain his creativity. He has used the intentions of his thoughts. The results show Attar's superiority, power and creativity because he has made the most use of the personality element as a fundamental tool in explaining his intentions and thoughts
خلاصه ماشینی:
فصل نامه علمي تفسير و تحليل متون زبان و ادبيات فارسي (دهخدا) دورة١٣، شمارة٤٩، پاييز ١٤٠٠، صص ٩٥ -١٢٣ تاريخ دريافت : ٩٨/٨/١، تاريخ پذيرش : ٩٨/١٠/٢٦ (مقالۀ پژوهشي) بررسي عنصر شخصيت در حکايات مشترک هفت اورنگ جامي و مصيبت نامۀ عطار عليرضاياوري ١،دکترهاديخديور٢ چکيده جاميشاعرعارف قرن نهم ،برايبيان موضوعات اخلاقي،تعليميوعرفانيدرهفت اورنگ ، به طريقيمؤثروهنرمندانه ازدويست حکايت وتمثيل استفاده کرده است .
اوصاحب آثارفراوان بـه نظم ونثراست که ازآن ميان مثنويهايهفت گانه اومعروف به هفت اورنگ وبه نام هـاي سلسله الذهب ،سلامان وابسال ،تحفه الاحرار،سبحه الابرار،يوسف وزليخا،ليلـيومجنـون وخردنامه اسکندريشهرت بيشتريدارند.
منبع ومأخذاکثرحکايات منظومه هايکلاسـيک فارسـيمشـخص است وکتاب هاومقالات وپايان نامه هـايفـراوان درايـن مـواردنوشـته شـده اسـت ،امـا معتقديم که جاميبه آثارپيشينيان ،همان طورکه خودبارهااشاره ميکند،دسترسيداشته و تحت تأثيرآنهابوده است .
پيشينۀ تحقيق پژوهش هاييکه ميتوانددرراستايپژوهش حاضرباشدوبعضاتفاوت هـاوتشـابهاتي درآن هاديده ميشودعبارت است از:درمقاله ايباعنوان «تحليل داستان خليفۀبخشنده در مثنويوتطبيق آن باداستان مصيبت نامـه »(محرمـي،بخشـايش :١٣٩٠)بـه مقايسـه عناصـر داستان (زاويۀديد،شخصيت پردازي ،صحنه پردازي،گفت وگوو...
ذبيح الله صـفادرکتـاب «تـاريخ ادبيات درايران جلد٤»(١٣٦٤:٣٦٠)نويسنده به شرح حال وآثاروافکارجاميپرداختـه و تنهاازصفحه ٣٥٩به بعدبه معرفيهفت اورنگ پرداخته اسـت وآن رااززبـده تـرين آثـار جاميبرشمرده است وبامعرفيهرکدام ازمثنويهايجاميبه اشـاراتيکلـياکتفـاکـرده است .
مباني تحقيق حکايت حکايت واژه اياست که اززمان هايگذشته درمتـون نظـم ونثـرفارسـيهميشـه بـه عنوان يک نوع ادبيموردتوجه خاص شعراونويسندگان قرارگرفته است .
شخصيت اصلي شخص اول داستان يانمايش است که گاه قهرمان ناميده ميشود.
درمصيبت نامۀعطارحکايتيباعنوان «حکايت آن پادشاه که ديوانه ايراگفت ازمن حـاجتي خواه وديوانه ازاورفتن به بهشت راخواستارشد»آمده است (ر.