چکیده:
واحدهای ساختاری اسطوره(Myth)از واحدهای ساختاری سازنده زبان به همان شیوه
متفاوتند که واحدهای ساختاری زبان از یکدیگر. اساطیر، پویایی انسان برای معنا دار کردن
یک مفهوم از میان اطلاعات بی نظم ی است که طبیعت و دیگر نمادهای اسطوره ارائه
می دهند. آنان ایماژهای تجسم یافته نیروهای کیهانی و نمودگار تجرب های در عالم قداستند
که در آفرینش کیهانی، امور پهلوانی، آیی نها و توتم پرستی و.. . نمایان هستند.
استاد شهریار از شاعران معاصر ادب پارسی است که با توجه به این که شاعری اسطوره
پرداز است تا اسطوره ساز، اشعار وی، با مدد گرفتن از اساطیر، سیری را از ایستایی
به سوی دو معنایی یا چند معنایی پشت سر گذاشت هاند و درنتیجه این زبان شعری، باعث
جایگزین کردن اجزاء عینی با اجزاء ذهنی اسطوره گردیده است. در این مقاله به بررسی
اسطوره و ابعاد آن در اشعار استاد شهریار پرداخته خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
655 اسطوره هاي عناصر طبيعي در ديوان استاد شهريار ١-آب اين واژه دراوستايي اپ و در پهلوي آو ميباشد، کهکي از چهار آخيشج پيشينيان است و از نظر ايران باستان مقدس بوده و نميبايست آن را آلوده سازند.
استاد شهريار نيز عرش را به معني عرش اعلي به کار برده و واژه فرش را نيز در همان معني اسمان و زمين به کار برده است به نظر ميرسد اين واژگان در دوره چهارم زندگي در شعر خود استفاده کرده باشد.
اي دل بسار عرش اگر گوش ميکني از ساکنان فرش فراموش ميکني (ديوان ،١٣٧٠ : ١١٩) اسطوره هاي پرندگان در اشعار استاد شهريار ١-جغد جغد در فرهنگ اسلاميبه نحوست مشهور است و دليل شوميآن را چنين نقل کرده اند: زماني که ديوان پشــنگ ، پسر کيومث را در کوه دماوند کشــتند، پدر بدون آن که بداند، 666 غميدردل احساس کرد، برخاســت تا به ديدار پسر برود،در راه ، جغد را ديد که نزد وي آمد و چند بار پريد و بانگ ســرداد، کيومرث با خود انديشيد که خروش اين مرغ بيهوده نيســت ، وقتي به کوه رسيد پسر را کشتهافت جغد را نفرين کرد، از آن پس مردمان او را پرنده اي شوم و نامبارک ميدانند.
(ياحقي، ١٨٦: ٣٩٥) خورد سکندر سکندري که از اين جام خضر وفا کيش پي خجسته خورد آب (ديوان ،١٣٧٠ :١٣٣) ٢-رستم نام پهلوان ملي ايران که در ادبيات پهلوي رستخم و رستهم (به معناي دارنده ، بالاي زورمند) آمده و تقريبا با واژه تهتمن که در فارسي لقب وي هست ، نيز هم معني است .