چکیده:
این پژوهش درپی آن است رمان «ریشه در اعماق» را از منظر سبکشناسی انتقادی مورد واکاوی قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوان با استفاده از مؤلفههای خاص سبکی به ایدﺋولوژی پنهان متن دست یافت؟ در این مقاله، رمان مذکور براساس شاخصههای سبکشناسی انتقادی، مورد توجه قرار گرفت. هدف این پژوهش، رسیدن به تفسیر و درک عمیق از اثر است. زیرا از منظر سبکشناسی انتقادی، راحتتر میتوان به جلوههای پنهان ایدﺋولوژی، سلطه، قدرت و گفتمان حاکم بر این رمان دست یافت و بر روی این نکته تامل کرد که زبان چگونه این مفاهیم اجتماعی را بازتولید میکند. رمان «ریشه در اعماق» به مساﺋل رزمندگان و جانبازان میپردازد. ایستادگی شفی -جانباز جنگ- بهعنوان نمایندۀ گفتمان ملی(مذهبی) دربرابر تنگناهای زیستی و قوانین محلی و سنتی و امیدواربودن او، نقصان گفتمان محلی و ابتر بودن آن و برعکس، اقتدار، نویدبخش بودن و استمرار گفتمان ملی(مذهبی) را در طول زمان نشان میدهد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی تنظیم شدهاست.
This research seeks to analyze the novel "Roots in the Depths" from the perspective of critical stylistics and to answer the question of how one can achieve the hidden ideology of text using specific stylistic components. In this article, the novel was considered based on the characteristics of critical stylistics. The aim of this study is to reach an in-depth interpretation of the work. Because, from the perspective of critical stylistics, it is easier to reach the hidden manifestations of ideology, domination, power, and prevailing discourse of the novel, and to reflect on how language reproduces these social concepts. The novel "Roots in the Deep" deals with the warriors and veterans’ issues. Shafi's - a war veteran - resistance as a representative of the national (religious) discourse against life difficulties and local and traditional laws and his hopefulness shows the failure of local discourse and its being bobtailed and, conversely, the authority, being promising and continuity of the national (religious) discourse over time. The present article is organized by descriptive-analytical method.
خلاصه ماشینی:
بررسي ويژگيهاي سبکي رمان «ريشه در اعماق » با رويکرد سبک شناسي انتقادي 1 دکتر محبوبه بسمل چکيده اين پژوهش درپي آن است رمان «ريشه در اعماق » را از منظر سبک شناسي انتقادي مورد واکاويقرار دهدو به اين پرسش پاسخ دهدکه چگونه ميتوان بااستفاده از مؤلفه هايخاص سبکي به ايدئولوژي پنهان متن دست يافت ؟ در اين مقاله ، رمان مذکور براساس شاخصه هاي سبک شناسيانتقادي،موردتوجه قرارگرفت .
اين پژوهش بر آن است رمان «ريشه در اعماق » را از ديدگاه سبک شناسي انتقادي بررسيکندوبه سوالات زيرپاسخ دهد: ١-آيارمان «ريشه دراعماق »باتوجه به مؤلفه هايمطرح شده درسبک شناسيانتقادي قابليت تحليل دارد؟ ٢-ايدئولوژيپنهان متن دررمان مذکورچيست وچه مؤلفه هايسبکيايبه کشف آن منجرميشود؟ پيشينۀ تحقيق عليرغم نوظهور بودن سبک شناسي انتقادي، پژوهش هاي نسبتا قابل توجهي در اين زمينه انجام شده است : درپر در مقاله هاييباعنوان لايه هايمورد بررسيدر سبک شناسي انتقاديداستان کوتاه ورمان (١٣٩٣:٦٥-٩٤) وسبک شناسيانتقادي،رويکردينوين در بررسيسبک براساس تحليل گفتمان (١٣٩١:٦٢-٣٧)برايخروج ازرکودسبک شناسينثر فارسي،سبک شناسيانتقاديرابه عنوان يکيازشاخه هايجديد،موردتوجه قرارميدهد ودراين محدوده لايه هايسبکيومتغيرهايخاصيراکه منجربه کشف ايدئولوژيو قدرت درمتن ميشودطرح ميکند.
متن روايي با جملۀ کوتاه و شماتت بارخان محمدواززمانيآغازميشودکه شفيدودستش رادرجبهه ازدست داده ورودررويخان نشسته است :«نگفتمت نرو؟!»(حسن بيگي،١٣٩٢:٥)پس ازهمين جملۀ کوتاه ،اولين چرخش زمانيبه گذشته اتفاق ميافتد:شفي،صحنه ايرابه يادميآوردکه عمو مصرانه او را از رفتن به جبهه بازميداشت .
در اين فصول ، هيجان و اشتياق شفي براي ديدار خيروک و بازگويي خاطرات گذشته ، به خصوص خاطرات مادرش بماه ، راوي –کانون ساز را از توجه به قلعه دوست محمدخان وتوصيف جزيينگرانه آن وياتوصيف ديگرمکان هابازداشته است .