چکیده:
ﭘﺲ از روی ﮐﺎر آﻣﺪن ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺻﻔﻮﯾﺎن و رﺳﻤﯽ ﻧﻤﻮدن ﻣﺬﻫﺐ ﺗﺸﯿﻊ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﺴﯿﺎری از اﺷﺘﺮاﮐﺎت دو ﻃﺮف ﺑﻪ ﻓﺮاﻣﻮﺷﯽ و ﯾﺎ در ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻢ رﻧﮓ ﮔﺮدﯾﺪ و ﺑﻪ ﺟﺎی آن اﺧﺘﻼﻓﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻣﺬﻫﺒﯽ و ﻣﻠﯽﮔﺮاﯾﯽ رﻧﮓ ﺗﻌﺼﺐ ﺑﻪ ﺧﻮد ﮔﺮﻓﺖ. ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎدات اﻫﻞ ﺳﻨﺖ، ﻟﻌﻦ و ﺻﻌﺐ ﺑﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖﻫﺎی ﻣﺬﻫﺒﯽ آﻧﺎن و اذﯾﺖ و آزار ﻃﺮﻓﺪاران اﯾﻦ ﻣﺬﻫﺐ ﺑﺎﻋﺚ اﯾﺠﺎد اوﻟﯿﻦ اﺧﺘﻼﻓﺎت رﺳﻤﯽ دو ﮐﺸﻮر ﮔﺮدﯾﺪ، در ﻣﻘﺎﺑﻞ دوﻟﺖ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ داﻋﯿﻪ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﺳﺮزﻣﯿﻦﻫﺎی اﺳﻼﻣﯽ را در ﺳﺮ داﺷﺖ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ وﺟﻮد ﯾﮏ ﮐﺸﻮر ﻣﺴﻠﻤﺎن ﺷﯿﻌﻪ ﻣﺬﻫﺐ را در ﻣﺮزﻫﺎی ﺷﺮﻗﯽ ﺧﻮد ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﺴﺖ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﻫﻤﻮاره ﺑﺎ ﻗﺪرت ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺧﻮد در ﺻﺪد ﺗﺼﺮف و ﺿﻤﯿﻤﻪ ﮐﺮدن ﺑﺨﺶﻫﺎی از ﺧﺎک آن ﺑﻪ اﻣﭙﺮاﻃﻮری ﭘﻬﻨﺎورش ﺑﻮد، ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ وﺟﻮد ﻣﺮزﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮک ﮔﺴﺘﺮده و ﻋﻼﻗﻪ ﻫﺮ دو ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖﻫﺎﯾﯽ از ﺳﺮزﻣﯿﻦﻫﺎی ﻃﺮف ﻣﻘﺎﺑﻞ )اﯾﺮان اﻣﺎﮐﻦ ﻣﺘﺒﺮﮐﻪ در ﻋﺮاق و دوﻟﺖ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺳﺮزﻣﯿﻦﻫﺎی ﮔﺮﺟﺴﺘﺎن، ارﻣﻨﺴﺘﺎن و آذرﺑﺎﯾﺠﺎن( ﻣﻮاردی ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس آن دو ﻃﺮف ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮای ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮش و رﻓﺎه اﻣﺖ اﺳﻼﻣﯽ ﻗﺪﻣﯽ ﺑﺮای اﺗﺤﺎد و ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻫﻢ ﺑﺮ ﻧﺪاﺷﺘﻨﺪ ﺑﻠﮑﻪ اﯾﻦ ﺟﻨﮓ و ﮐﺸﺘﺎرﻫﺎ از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﻋﻠﻞ ﺿﻌﻔﺸﺎن در ﺑﺮاﺑﺮ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻏﯿﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎن ﻧﯿﺰ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﺪ. ﻃﻮرﯾﮑﻪ ﻫﺮﮔﺎه ﮐﺸﻮرﻫﺎی اروﭘﺎﯾﯽ در ﻣﻮازﻧﻪ ﻗﺪرت ﭼﻪ ﺑﺎ اﯾﺮان و ﭼﻪ ﺑﺎ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺣﯿﻠﻪ و ﻓﺮﯾﺒﯽ ﺳﻌﯽ در ﺷﻌﻠﻪور ﮐﺮدن اﯾﻦ اﺧﺘﻼﻓﺎت داﺷﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺷﮑﻠﯽ ﮐﻪ ﭘﺲ از ﮔﺬﺷﺖ ﺳﺎلﻫﺎ ردﭘﺎی اﺳﺘﮑﺒﺎر و اﺳﺘﻌﻤﺎر ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻋﺮﯾﺎن و آﺷﮑﺎر در ﺑﺴﯿﺎری از اﯾﻦ اﺧﺘﻼﻓﺎت ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﺑﻪ وﺿﻮح دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮد. ﺛﻤﺮه اﯾﻦ دﺷﻤﻨﯽ ۴۰۰ ﺳﺎﻟﻪ؛ ﺻﺪﻫﺎ ﻫﺰار ﮐﺸﺘﻪ، زﺧﻤﯽ و آوره از ﻫﺮ دو ﮐﺸﻮر و ﻫﺪر رﻓﺘﻦ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ دو دوﻟﺖ و ﻣﻠﺖ اﺳﻼﻣﯽ ﺑﻮد، ﺛﺮوتﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺮف ﮔﺴﺘﺮش ﻋﻠﻢ، ﻓﺮﻫﻨﮓ، داﻧﺶ و ﺑﻬﺒﻮد ﺑﻬﺪاﺷﺖ و ﻣﻌﯿﺸﺖ آنﻫﺎ ﻣﯽﺷﺪ ﺻﺮف ﺟﻨﮓﻫﺎی ﮔﺮدﯾﺪ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺳﻮد ﮐﺸﻮرﻫﺎی اروﭘﺎﯾﯽ ﺑﻮد.
خلاصه ماشینی:
توهین به اعتقادات اهل سنت، لعن و صعب به شخصیتهای مذهبی آنان و اذیت و آزار طرفداران این مذهب باعث ایجاد اولین اختلافات رسمی دو کشور گردید، در مقابل دولت عثمانی که داعیه حکومت بر همه سرزمینهای اسلامی را در سر داشت نه تنها وجود یک کشور مسلمان شیعه مذهب را در مرزهای شرقی خود نمیتوانست تحمل کند بلکه همواره با قدرت نظامی خود در صدد تصرف و ضمیمه کردن بخشهای از خاک آن به امپراطوری پهناورش بود، علاوه بر این وجود مرزهای مشترک گسترده و علاقه هر دو حکومت به قسمتهایی از سرزمینهای طرف مقابل (ایران اماکن متبرکه در عراق و دولت عثمانی سرزمینهای گرجستان، ارمنستان و آذربایجان) مواردی بود که بر اساس آن دو طرف نه تنها برای کمک به گسترش و رفاه امت اسلامی قدمی برای اتحاد و تقویت هم بر نداشتند بلکه این جنگ و کشتارها از مهمترین علل ضعفشان در برابر کشورهای غیر مسلمان نیز محسوب میشد.
در سال 636 (میلادی) با شکست ایرانیان در نبرد قادسیه و ورود اسلام، هر دو کشور به عنوان قسمتی از خاک مسلمانان استقلال سیاسی خود را از دست دادند؛ اما با روی کار آمدن خلفای عباسی و انتخاب بغداد به عنوان پایتخت خود، عراق دوباره اهمیت ویژهای پیدا نمود و بغداد به عنوان مرکز علمی دنیای آن روزگار جایگاهی بالا بدست آورد در همین زمان با پیدایش حکومتهای محلی در ایران و قدرت گرفتن حکام سلسلههای ایرانی همچون صفاریان، آل بویه، خوارزمشاهیان و ....