چکیده:
بر اساس شواهد تاریخی و مستندات فرهنگی، سرزمین قفقاز، دارای اشتراکات تاریخی و پیوندهای فرهنگی دیرینهای با ایران و مردمان آن است. یکی از این حوزه های مشترک که تاثیرات دو سویۀ فراوانی از روابط فرهنگی و تاریخی ایرانیان و ملّت قفقاز، در روزگاران دراز پدید آورده است، مسائل ادبی و حوزة تتبّعات شعری و تحقیقات مربوط به زبان و ادبیات است. بررسی های نقدشناختی آثار گویندگانی چون نظامی گنجهای، خاقانی شروانی، مجیر بیلقانی، واله داغستانی و ... نشان می دهد که زبان شعری این سخنوران، نمیتواند با این شاعران آغاز گردد و در سخن همان ها به اوج پختگی برسد. بیگمان در این میان، سنت و سابقه ای در کار بوده و صد هزار دریای هنر و فضیلت پیش از آن دست در کار آفرینش هنری بوده است تا بزرگانی چون خاقانی و نظامی و مجیر از میان آنها سر برآورند. در این میان، یکی از شاخه های
مهم جریان زبان و ادب فارسی در قفقاز، تالیف کتابهای دستور زبان و لغتنامه های فارسی است. نگاهی به سیر تاریخی تدوین و تالیف این کتابها نشان میدهد که پیشگامان تالیف کتاب های فرهنگ لغات و دستور زبان فارسی، نویسندگان قفقاز بودهاند. در تاریخ تدوین کتاب های دستور زبان، سرزمینهای قفقاز نقش بسیار مهمی دارند. این سرزمین یا خاستگاه مادری مولفان کتابها بوده اند و یا پذیرنده مولفانی غیربومی که در آن ناحیت ساکن شده اند. ما در این مقاله ابتدا نگاهی کلّی به تاریخ دستورنویسی و لغتنامهنگاری در قفقاز می کنیم و سپس با رعایت اختصار و ایجاز، به معرفی چند تن از مولفان کتاب های لغت و دستور زبان
فارسی می پردازیم.
According to historical and cultural evidence, the Caucasus has historical commonalities and long-standing cultural ties with Iran and its people. One of these common areas that have created many bilateral effects on the cultural and historical relations between Iranians and the Caucasus nation, is literary issues and the field of poetic origins and research related to language and literature. Critical studies of the works of writers such as Nezami Ganjavi, Khaghani Shervani, Mujir Belqani, Vale Daghestani, etc. show that the poetic language of these speakers cannot begin with these poets and reach the peak of maturity in their speech. Undoubtedly, there has been a tradition and a history, and hundreds of thousands of artists and virtuous people have been involved in artistic creation before, so that great people such as Khaghani, Nezami, and Mujir could emerge from among them. In this regard, one of the most important branches of the Persian language and literature in the Caucasus is the writing of Persian grammar books and dictionaries. An in-depth look at the historical course of the authorship of these books shows that the pioneers of compiling books on dictionaries and Persian grammar were the Caucasians. The region of the Caucasus plays a very important role in the history of compiling grammar books. This region was either the motherland of the authors or the host of the non-native authors who settled in that area..
خلاصه ماشینی:
در ردیف فرهنگ نویسان قفقاز که در مقدمۀ کتاب خود به مباحث دستور زبان فارسی نیز اشاراتی کرده است ، پس از هندوشاه نخجوانی، نوبت به فرزندش شمس الدین محمد، معروف به «شمس منشی» میرسد.
شمس برخلاف پدر، فرهنگ خود را « فارسی به فارسی » کرده و در سال ٧٢٨ قمری تألیف آن را در تبریز به پایان برده و آن را «به خواجه غیاث الدین محمد پسر خواجه رشیدالدین فضل الله هدیه کرده است » (بهرام معصومی، ٣٥٧:١٣٨٢؛ ذیل مدخل صحاح الفرس ).
معرفی کتاب های لغت و دستور زبان فارسی در قفقاز قانون ادب حبیش تفلیسی شرف الدین ابوالفضل حبیش بن ابراهیم بن محمد کمالی (تفلیس حـ٥١٥-حـ ٦٠٠ق ) دانشمند، ادیب ، شاعر، پزشک و اخترشناس گرجستانی، دانش ها و زبان های گوناگون متداول روزگار خود را در تفلیس فرا گرفته است (رسولی، ٢٠٩:١٣٨٢).
هندوشاه نخجوانی بر خلاف پسرش که میخواسته فرهنگی برای فارسی زبان ها بنویسد، هدف خود از تألیف فرهنگ صحاح العجم را یاری رساندن به نوآموزان زبان فارسی در قفقاز به ویژه منطقه جمهوری آذربایجان و نخجوان دانسته است (همان ).
همچنین مؤلف برای این که نوآموزان قفقاز، واژه های فارسی را درست تلفظ کنند، آن ها را اعراب گذاری کرده که خود از نظر علمی و زبان شناسی اهمیتی فراوان دارد؛ چراکه میتوان تلفظ واژه ها و نام های فارسی، در سده های هفتم و هشتم هجری، را بررسی و ترکیب صوتی (فونتیک ) الفاظ را مشخص کرد.