چکیده:
«نوستالژی» یکی از مباحث مطرح در نقد آثار ادبی از منظر روانشناسی است و در اصطلاح، عبارت است از احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشتهها و خاطرات خوشی که اکنون از دست رفته است. این مقوله از دیرباز در آثار ادبی به دلایلی از جمله، تغییر اوضاع سیاسی و اجتماعی انعکاس ویژهای دارد. از جمله نویسندگانی که در کتابش دغدغههای نوستالژیک دیدهمیشود، نسوی، مؤلف نفثۀالمصدور است، چراکه مخاطب تنها با خواندن چند سطری از اثرش به کلام پرسوز و گداز و حسرتهای وی پیمیبرد. تاریخ جهانگشا نیز اثری است که کموبیش این حس در آن راه یافته و گویا نویسندۀ آن، جوینی، ضمن شرح گزارشهای تاریخی خود به بیان حسرتهای خویش و جامعه نیز میپردازد. این پژوهش در نظردارد که با روش توصیفی- تحلیلی، برجستهترین زمینههای پیدایش نوستالژی را در این دو اثر بیاید. به نظر میرسد نوستالژی در آثار ادبی از راه مؤلفههای زبانی به ظهور میرسد. این جُستار نشان داده است که نوستالژی در نفثۀالمصدور نمود بیشتری دارد، چراکه شاخصههای زبانی، نقش مهمی در تقویت رویکرد نوستالژیکی آن دارد و میتوان گفت هدف نویسندۀ آن، صرفاً ثبت وقایع تاریخی نیست، بلکه در واقع آنچه برای او مهم بوده، فرصتی است که برای بروز لجامگسیختة احساسات فراهم آمده است.
Nostalgia" is one of the issues discussed in the criticism of literary works in terms of psychology. This term is about a feeling of nostalgia and regret over the past and the memories of joy that have now been lost. This category has been reflected in literary works for a number of reasons, including changing political and social conditions. Among the writers in his book Nostalgic Concerns, Nasavi is the author of Nafthat al-Masdour whose audience can feel his regrets merely by reading some lines of his work. The history of Jahangosha has also been influenced more or less by this feeling. It seems that the author, Joviny, while describing his historical accounts, expresses his hatred and the community’s regrets. In this study, a descriptive-analytical method is used to highlight the most important grounds for the emergence of nostalgia in these two works. Nostalgia seems to emerge in literary works through linguistic components. This research suggests that nostalgia is more pronounced in Nafthat al-Masdour, because linguistic features play an important role in strengthening its nostalgic approach. It can be said that the author's purpose is not merely the recording of historical events, but actually what is important to him is the opportunity provided for the emergence of a succession of emotions.
خلاصه ماشینی:
در هر حال نام اين کتاب نيز مناســب و بامُســمّا اســت ، چراکه نفثۀالمصــدور در لغت به معني خلطي اســـت که فرد مبتلا به ســـينه درد از ســـينه بيرون ميافکند و بدين گونه ، تنفس خويش را راحت تر ميکند و مجازً به ســـخناني گفته ميشـــود که بيانگر دردها و تألمات دروني است و گوينده با آن ها به عقده گشايي و شکوه گري ميپردازد و با بيان آن ها، اندوه و عقده هاي دل خويش را کاهش ميدهد و موضـوع کتاب ، بيشـتر همين عقده گشـاييها و شکوه گريها است (راستگو، ١٣٦٨).
جويني نيز در مورد شـدت غارت و ويراني ولايات در دوران مغولان به اين نکته اشـاره ميکند که ويرانيها چنان گســترده بود که «هر شــهري و هر دهي را چند نوبت کشــش و غارت کردند و سال ها آن تشويش برداشت و هنوز تا رستخيز اگر توالد و تناسل باشد، غلبۀ مردم به عشر آنچ بوده است ، نخواهد رسيد و آن اخبار از آثار اطلال و دمن توان شناخت که روزگار عمل خود بر ايوان ها چگونه نگاشــته اســت » (جويني، ١٣٨٧).
استفاده از تکرارهاي کلامي در صـــورتي موســـيقايي اســـت که ميتواند توازن ايجاد کند؛ اين عامل نيز تأثير بســـياري در جلوه گر ساختن رويکرد نوستالژيکي نويسنده شده است ، چراکه نسوي از طريق توازن هاي مختلف ، همواره هيجان و احساسات خود را در زبان متن آشکار ميکند.