چکیده:
این نوشتار با روش تحلیل محتوا و با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی بر اساس روش نورمن فرکلاف، نوع نگرش و بینش حضرت علی علیه السّلام را در ضمن تحلیل گفتمان ایشان درباره موضوع امامت تبیین میکند. گفتمان «امامت منصوص»، در مقابل گفتمان «رهبری انتخابی» که ملاک تشخیص رهبری را رای و اجماع امت معرفی میکند، گفتمانی است که در بستر جامعهشناختی مجال توسعه نیافت و تفکر جامعه به سمت ایدئولوژی «انتخاب» در امر خلافت نبوی به پیش رفت. حضرت علی علیه السّلام در دفاع از ایدئولوژی قدرت و زعامت الاهی، استدلالها و راهبردهای خردمحور خویش را در برهههای مختلف مطرح کرد تا با ثبت سند حقانیت باور اصیل اسلامی در حوزه امامت، بر جانشینی منصوص خویش اقامه برهان کند. با توجه به اینکه جایگاه امامت منصوص و گفتمان مربوط به آن در شیعه ظهور دارد، به منظور پذیرش فرامذهبی موضوع، متون روایی و تاریخی اهل سنت محور دریافت اطلاعات لازم برای تحقیق است. نتایج، حاکی از آن است که حضرت علی علیه السّلام با بهرهگیری از ساختارهای زبانی و ایدئولوژیکی در انتقاد از گفتمانهای حاکم، در صدد بازتولید گفتمان نبوی در امر وصایت و ولایت است.
Using content analysis method as well as critical discourse analysis approach based on Norman Fairclough method, this article explains the mindset and outlook of Imam Ali (AS) while analyzing his discourse on Imamate. The discourse of "appointed Imamate", as opposed to the discourse of "elected leadership" which introduces the opinion and consensus of community as the criterion for recognizing the leader, is a discourse that did not develop in the sociological context and, in turn, social thought moved towards the ideology of "choice" in the matter of prophetic caliphate. In defense of the ideology of divine power and leadership, Imam Ali (AS) presented his rational arguments and strategies at different times in order to prove his appointed succession by recording the document of the legitimacy of the genuine Islamic belief in the field of Imamate. Considering that the position of the appointed Imamate and its related discourse are emerging in Shiism, in order to accept the subject trans-religiously, the research is based on Sunni narrations and historical texts. The results indicate that Imam Ali (AS) by using linguistic and ideological structures in criticizing the ruling discourses sought to reproduce the prophetic discourse on guardianship and leadership.
خلاصه ماشینی:
ir درآمد پروردگار متعال در آیات متعددی، نصب و جعل امام را به خود نسبت داده (بقره: 30؛ انعام: 124؛ انبیاء: 73؛ ص: 26) و نبی مکرم اسلام نیز در بیانی صریح به کسانی که پذیرش اسلام را منوط به واگذاری امر جانشینی حضرت به خود میدانستند پاسخ میدهد که امر امامت و جانشینی مختص خدا است و به هر که بخواهد وامیگذارد (التمیمی البستی، 1395: 1/89؛ ذهبی، 1407: 1/286) و در مواضع دیگری با بیانهایی نظیر «الملک لله یجعله حیث یشاء» (ابنکثیر، 1411: 3/1) و «إنما ذلک إلی الله عز و جل یجعله حیث یشاء» (ثعلبی، 2002: 5/276) از نصب الاهی جانشین خود سخن میگوید.
حضرت علی در روایتی که طبرانی با رجال صحیح در الاوسط نقل کرده از واژه «خلیفه» برای بیان نصب الاهی خویش پس از رسول خدا بهره گرفته است (همان: 9/141).
اقرارخواهی با تکیه بر استفهام چنانچه بیان شد، دفاع از مسئله امامت و جانشینی منصوص نبی مکرم اسلام کارویژه محوری حضرت علی بوده و ایشان بارها از این حق الاهی خویش دفاع کرده و منابع اسلامی به نقل آن مبادرت ورزیدهاند.
حضرت به شجاعت خویش در جنگها و نیز به فتح خیبر و پرچمداری این نبرد سرنوشتساز اشاره میکند و میفرماید: أنشدکم بالله أمنکم مَن أعطاه النبی الرایة، ففتح الله علی یده خیبر غیری؟؛ شما را به خدا سوگند آیا غیر از من کسی در میان شما هست که در قضیه جنگ خیبر نبی مکرم اسلام پرچم را به دست او داده باشد و پیروزی به دست او برای مسلمانان رقم بخورد؟ (بلاذری، 1417: 2/45).