چکیده:
یکی از اقدامات مهم شاه عباس اول تغییرات وی در ساختار ارتش ایران بود. وی با تقویت ارتش، پایههای حکومت صفویه را تحکیم کرد. شاه عباس در راستای اجرای این سیاست، پس از فتح گرجستان و آشنایی با خصایص گرجیان، تشکیلات نظامی جدیدی را با استفاده از نظامیان مقتدر و با لیاقت گرجی بنا نهاد و آن را قوللر (غلامان) نامید. هدف از این پژوهش، بررسی نقش غلامان گرجی در ارتش صفویه در دورة شاه عباس است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که غلامان گرجی (غلامان خاصه)، از جایگاه رفیعی در ساختار نظامی حکومت صفوی برخوردار بودهاند.
One of the important accomplishments of Shah Abbas I was transforming the structure of the army. Through fortifying the army, he consolidated the foundations of the Safavid government. In order to execute this policy, after the conquest of Georgia and becoming familiar with Georgians’ special features, he founded a new military structure by benefitting from the services of some powerful and worthy Georgian military men and called it Qullar or ghulams (slave soldiers). Following a descriptive-analytic method, the purpose of this study was to investigate the role of Georgian slaves in the Safavid army in Shah Abbas’ period. The findings of the study demonstrate that Georgian slaves held a high position in the military structure of the Safavid government.
خلاصه ماشینی:
شاه عباس در راستاي اجراي اين سياست ، پس از فتح گرجستان و آشنايي با خصايص گرجيان ، تشکيلات نظامي جديدي را با استفاده از نظاميان مقتدر و با لياقت گرجي بنا نهاد و آن را قوللر (غلامان ) ناميد.
هدف از اين پژوهش ، بررسي نقش غلامان گرجي در ارتش صفويه در دورة شاه عباس است .
آنان به ويژه شاه عباس اول با حمله به گرجستان به بهانة غزا و جهاد با کفار مسيحي و با تشکيل ارتش متکي بر قوللر که از همين گرجيها بود، از وابستگي ارتش صفوي به نيروهاي قبيله اي قزلباش کاست .
شاه عباس در ايجاد تشکيلات نظامي، چه در زمينة سازمان قوللر و چه در تشکيلات تفنگچي، تشکيلات نظامي عثماني را الگوي خود قرار داد (سومر، ١٣٧١: ١٨١؛ سايکس ، ١٣٨٠: ٢۵٠-٢۵١؛ پيگولوسکايا و ديگران ، ١٣۵٣: ۵١۵(.
قوللردردورة شاه عباس اول اختلافات و درگيريهاي قزلباشان در نظر شاه عباس ، در هنگام جوانيش باعث بدبيني وي از قبايل قزلباش شد، از جملة اين بدبينيها به واقعة قتل مادر شاه عباس و قتل حمزه ميرزا برادر وي که با بيرحمي دلاکي او را کشته بود ميتوان اشاره کرد (دلاواله ، ١٣٨۴: ٢٧٩؛ صفري، ١٣٧٠: ٨۵؛ فلسفي، ١٣۴٧، ج ١: ١۶٢(.
تا ده سال بعد، اميران خراجگزار گرجستان هر بار با هدايا و پيشکش هاي فراوان ، غلامان و کنيزکان گرجي به حضور شاه عباس ميرسيدند و يا يکي از افراد خانوادة خود را با تحف و هداياي گرانبها به دربار پادشاه صفوي اعزام ميکردند.
اما نافرماني دو شاهزادة گرجي لوارصاب خان و تيموراز (طهمورث ) اميران ولايت هاي کارتيلي و کاختي از شاه عباس ، پادشاه صفوي را به لشکرکشي گرجستان مصمم نمود.