چکیده:
مرگ زودهنگام شاهاسماعیل اول صفوی سبب شد حکومت نوپای صفویه با چالش جدی در هدایت و تسلط بر قبایل قزلباش و غیرقزلباش روبهرو شود؛ به همین دلیل شاهطهماسب اول در درون مرزهای سیاسی ایران با مطالبات و گاهی با نارضایتیهای قومی و خاندانی مواجه بود که اگر نگوییم تمایل به واگرایی داشتند، ولی تقرّب به دایرۀ قدرت و نفوذ در دربار سیاسی از آرزوهای این طوایف و گروهها بود که در کنار شاهاسماعیل و جانشین او شاهطهماسب جنگ و جانفشانی داشتند و یا در نهان آمال خودسری میپروراندند. نگارندگان پژوهش حاضر با تکیه بر منابع رسمی و مآخذ معتبر، با تبیین ازدواجهای سیاسی میان طیفها و گروههای مختلف، درصدد واکاوی چرایی و چگونگی تأثیر پیوندهای خانوادگی در پیشبرد تثبیت حاکمیت صفویه در دوره شاهطهماسب اول میباشند. در این فرایند مشخص شده است که در این برهۀ زمانی دربار صفویه و سایر گروههای قومی از ازدواج سیاسی به مثابه روشی کارآمد در مناسبات سیاسی، کسب منافع اقتصادی، توسعۀ ارضی و کسب مشروعیت سیاسی و مقبولیت اجتماعی استفاده میکردند و در این زمینه شاهطهماسب اول نیز برای تثبیت ساختار قدرت در تعامل با عناصر محلی و منطقهای که تباین مذهبی نیز داشتنند، از این شیوه در موارد متعدد بهره گرفته است.
The early death of Shah Ismail 1 Safavid caused the nascent Safavid government to face a serious challenge in leading and dominating the Ghezelbash and non-Ghezelbash tribes. Therefore, Shah Tahmasb I, the Safavid, faced the demands and sometimes ethnic and family dissatisfaction within the political borders of Iran, which, if not they tended to diverge, but the proximity to the sphere of power and influence in the political arena was one of the aspirations of these tribes and groups. Along with Shah Ismail and his successor Shah Tahmasb, they had wars and sacrifices or were secretly raising their hopes.The present study, based on official sources and credible sources, explains the political marriages between different groups and groups and seeks to investigate why and how the influence of family ties in promoting the establishment of Safavid rule during the reign of Shah Tahmasb I.In this process, it becomes clear that at this time, the Safavid court and other ethnic groups used political marriage as an effective method in political relations, gaining economic interests, territorial development and gaining political legitimacy and social acceptance, and in this regard, the Shah Tahmasb I has also used this method in several cases to stabilize the power structure in interaction with local and regional elements that also had religious differences.
خلاصه ماشینی:
فصلنامۀ علمی تاریخ اسلام و ایران دانشگاه الزهرا (س ) سال سی ام ، دورۀ جدید، شمارۀ ٤٨، پیاپی ١٣٨، زمستان ١٣٩٩/ صفحات ١٥٢-١٢٩ مقاله علمی ـ پژوهشی نقش ازدواج های سیاسی در تثبیت حکومت صفویه 1 در دورۀ شاه طهماسب اول 2 نصراله پورمحمدی املشی 3 برومند سورنی تاریخ دریافت : ١٣٩٩/٠٣/٠٤ تاریخ پذیرش : ١٣٩٩/٠٨/٠٨ چکیده مرگ زودهنگام شاهاسماعیل اول صفوی سبب شد حکومت نوپای صـفویه بـا چـالش جدی در هدایت و تسلط بر قبایل قزلباش و غیرقزلباش روبه رو شود؛ به همـین دلیـل شاهطهماسب اول در درون مرزهای سیاسی ایران با مطالبات و گاهی با نارضایتی هـای قومی و خاندانی مواجه بود که اگر نگوییم تمایل به واگرایی داشـتند، ولـی تقـرب بـه دایرۀ قدرت و نفوذ در دربار سیاسی از آرزوهای این طوایف و گروهها بود که در کنار شاهاسماعیل و جانشین او شاهطهماسب جنگ و جانفشانی داشتند و یا در نهـان آمـال خودسری می پروراندند.
در عصر صفویه و به خصوص دورۀ حکمرانی شاه طهماسب اول ، وصـلت هـای خـانوادگی متعددی میان جناح ها و عناصر مختلف سیاسـی صـورت گرفـت کـه بـه عنـوان پلـۀ ترقـی و همچنین سکوی پرتاب سران و رجال سیاسی و نظامی بود و به مثابه سدی مستحکم علیه رقبا و معارضان آنان عمل می کرد.
در سال های آغازین حکومت شاه طهماسـب ، بـه علت برتری روملوها در معادلات سیاسی ، قاضی جهان برای حفظ جایگـاه سیاسـی خـود، بـه اتحاد با استاجلوها که به دلیل تسلط بر تبریز از شرایط مناسبی برخوردار بودند، اقدام کرد و به منظور تقویت این اتحاد دوگانه ، به وصلت دختر خود با پسر کپک سلطان استاجلو رضایت داد (منشی قمی ، ١٣٨٣: ٣٦٤/١).