چکیده:
نوستالژی، اصطلاح روانشناختی است که به معنی دلتنگی برای گذشته بوده و به شکل های مختلف، نشانه های آن در آثار ادبی متجلّی شده است. بررسی این نشانه ها ما را به درک عمیق عواطف و اندیشه های شاعر رهنمون می کند و مایه های دردمندی و رنجوری و وجوه آرزومندی وی را آشکار می کند. نوستالژی یک فرآیند ناخودآگاه ذهنی است که در افراد و زمانهای گوناگون، به صورتهای مختلف بروز می کند. مقالۀ حاضر بر آن است تا به روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، چگونگی نمود نوستالژی را در حیدربابای شهریار تبیین و تحلیل کند. در این پژوهش، دلتنگی برای گذشته در دو بخش «یادکرد شخصیت های گذشته و یادکرد خاطرات گذشته»، روستاستایی و تمدن گریزی، پناه بردن به دوران کودکی، گرایش مفرط به بازگشت به وطن و زادگاه، اسطوره پردازی، آرکائیسم و پناهبردن به آرمانشهر، به عنوان مؤلفه های نوستالژی بررسی شده است. نتیجۀ این تحلیل و بررسی نشان می دهد که در بخش اعظمی از قسمت های این منظومه، حس نوستالژیک و حسرت بر گذشته موج می زند و این احساس می تواند ناشی از یک تنهایی درونی و گریز از تمدن معاصر باشد.
Nostalgia is a psychological term that means a homesick for the past and in various forms, its signs are manifested in literary works. The study of these signs leads us to a deep understanding of the poet's emotions and thoughts, and reveals the causes of his suffering and his desire for mediocrity. Nostalgia is a subconscious mental process that manifests itself in different individuals and various times. The present paper seeks to explain and analyze the nature of nostalgia in Heydar Baba Shahriyar through a descriptive-analytical method based on library studies. In this research, the sadness of the past in two parts mentions past personalities and memories, village and civilization, escape, refuge in childhood, and excessive tendency to return to homeland, mythology, archaism and refuge in utopia, to the title of the components of nostalgia has been studied. The result of this analysis suggests that in most of the episodes of this affair, nostalgic sense of humor and regret over the past; and this feeling can be caused by an inner loneliness, escape from contemporary civilization. It should be noted that all poems have been translated into Persian.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش، دلتنگی برای گذشته در دو بخش «یادکرد شخصیتهای گذشته و یادکرد خاطرات گذشته»، روستاستایی و تمدنگریزی، پناه بردن به دوران کودکی، گرایش مفرط به بازگشت به وطن و زادگاه، اسطورهپردازی، آرکائیسم و پناهبردن به آرمانشهر، به عنوان مؤلفههای نوستالژی بررسی شده است.
اصلیترین این مؤلفهها که مورد اجماع صاحبنظران و منتقدان است عبارتند از: «1- دلتنگی برای گذشته 2- گرایش مفرط به بازگشتن به وطن و زادگاه 3- بیان خاطرات همراه با افسوس و حسرت 4- پناه بردن به دوران کودکی و یادکردن حسرتآمیز 5- اسطورهپردازی 6- آرکائیسم (باستانگرایی) 7- پناهبردن به آرمانشهر»(عالی عباس آباد، 157:1387) 2.
شهريار عمری به دور از موطن خويش، در غربت و زير سايههای خاطرات خوش كودكی زندگی را باحسرت سپری میكند و دورنمايی از وطن خويش را در ذهن تداعی میكند که مانند خواب شيرينی در ذهن و روح خستهاش نقش میبندد: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در ابیات بالا، شهریار از روستای شنگیل آوا (شنگلآباد) و سیب عاشق(سیب آبداری است که نیمی سرخ و نیمی زرد است)(شهریار،262:1382) و مهمان شدن در آنجا یاد میکند و اینکه چگونه به درختان سنگ میانداخت و سیب و بِه از آنها به زمین میافتاد.
او در این منظومۀ بیهمتا، در خصوص دوران شیرین کودکی و بازیگوشی خود در روستای خشگناب سروده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} شهریار از مادر بزرگ یا زن پیر با عنوان «قاری ننه» یا «خان ننه» یاد میکند.