چکیده:
پرورش تفکر فلسفی در کودکان و آموزش برنامههای فکری به دلیل آنکه به گسترش و تقویت ابعاد ذهنی روحی کودک میانجامد یکی از برنامههای اساسی تعلیم به کودکان به حساب میآید. آموزش مهارتهای فلسفی در شعر برخی از شاعران کودک و نوجوان نیز مشاهده میشود. این پژوهش با بررسی شعر کودک غلامرضا بکتاش و ناصر کشاورز بر آن است تا به این سؤال پاسخ دهد که چه مهارتها و مؤلفههای تفکر فلسفی در شعر کودک این دو شاعر به کودکان آموزش داده شده است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و برمبنای اطلاعات کتابخانه انجام شدهاست ، نشان میدهد مهارتهای تفکر فلسفی به صورت غیر مستقیم در شعر این شاعران به کودکان آموزش داده میشود و کودکان با خواندن این اشعار میتوانند قدرت استدلال پیدا کرده و با کنجکاوی و مهارت کشف بیشتری امور معمولی زندگی را دنبال کنند؛ در نتیجه اعتماد بهنفس خویش را تقویت نمایند. والدین و مربیان با خواندن این نمونه اشعار برای کودکان میتوانند کمک شایانی به آنها کرده تا از این طریق برخی از مسائل زندگی را تجزیه و تحلیل نمایند. و در برقراری ارتباط با دیگران و تصمیمگیری مهارت بیشتری از خود نشان دهند.
Cultivating philosophical thinking in children and teaching intellectual programs, because it expands the child's mental and spiritual dimensions is one of the basic programs of teaching children. The teaching of philosophical skills is also seen in the poetry of some children and adolescent poets. This study examines the children's poetry of Gholamreza Baktash and Nasser Keshavarz in order to answer the question of what skills and components of philosophical thought have been taught to children in the children's poetry of these two poets. This research is done in a descriptive-analytical way and based on library information The most prominent philosophical thinking skills taught to children at the heart of these poems are reasoning, questioning, curiosity and exploration, discovery, analogy, and communication, problem solving, analysis, and decision making.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر که بهروش توصیفی ـ تحلیلی و برمبنای اطلاعات کتابخانه انجام شده است نشان میدهد مهارتهای تفکر فلسفی بهصورت غیرمستقیم در شعر این شاعران به کودکان آموزش داده میشود و کودکان با خواندن این اشعار میتوانند قدرت استدلال پیدا کنند و با کنجکاوی و مهارت کشف بیشتری امور معمولی زندگی را دنبال و درنتیجه اعتمادبهنفس خویش را تقویت کنند.
مهارتها و توانمندیهایی که در پرتو اجرای برنامۀ آموزش فلسفه و کودک باید در آنان ایجاد شود از این قرارند: جستوجوی مسئله، فهم قضاوتها، سؤالکردن، انسجام فکری کردن، مشاهدۀ تناسبها، ارتباط برقرارکردن میان امور، تمرکزپیداکردن روی مسئله، طبقهبندیکردن، ارائۀ دلیل، صورتبندی معیارها، نگاهکردن به امور از منظر وسیعتر، استفاده از مثال، تحلیل جملات و عبارات، مطالعه و ادراک پیشفرضها، ساخت و ارائۀ توصیفها و تبیینها، کشف جانشینها، دریافت دلالتها، تعمیمدادن، گوشدادن فعال، سعۀ صدر پیداکردن، بیطرفبودن، مشارکت پیداکردن در ایدهها و تفکرات، مسائل را از دید دیگران دیدن، احترامگذاشتن به دیگران، شجاعت فکری پیداکردن، بازنگری خود و اصلاح خویشتن، همۀ این مهارتها درگرو یادگیری تفکر فلسفی است که محور اساسی برنامۀ لیمپین و همکاران اوست (صفاییمقدم 1377: 168).
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (کشاورز 1373: 25) باتوجهبه اینکه آموزشهای هنری و نوع مواجهۀ کودکان با آنها به کشف بهتر دنیای کودک کمک میکند، ضروری است هنرمندان، نویسندگان، و شاعران کودک این نگاه خلاقآفرین، را که در شعر ناصر کشاورز مشاهده شد، به همین کیفیت اما در حجم و شکلهای متنوع و گستردهتر موردتوجه قرار دهند.
ir Associate Professor, Department of Curriculum Planning Studies, Kharazmi University, Tehran, Iran, aliasgari@khu.