چکیده:
در فرایند پذیرش موقعیت بحران، افراد میتوانند احساس خوشایندتری را تجربه کنند و در خلق محیطهای خانوادگی، شغلی و اجتماعی نقشی برجسته را ایفا کنند. این پژوهش با هدف بررسی فرایند پذیرش موقعیت بحران در مناطق روستایی با تأکید بر نقش زنان انجام گرفت.جامعة آماری پژوهش شامل زنان روستایی بود که پس از زلزلة کرمانشاه در روستای خود باقی ماندند و تلاش کردند با شرایط پس از زلزله کنار بیایند. از میان جامعة ذکرشده نمونهگیری بهصورت هدفمند تا حد اشباع (12 نفر زن روستایی) ادامه یافت. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش پدیدارشناسی استفاده شد. به این ترتیب که با کمک مصاحبة ساختارنیافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمعآوری شدند.فرایند پذیرش موقعیت بحران در زنان روستایی طی شش مرحله و ذیل مضامین اصلی «مواجهه با تهدید (قبل از زلزله)، مواجهه با بحران (بعد از زلزله)، تلاش برای بازسازی زندگی، مرحلة استقراریافتن در شرایط، پیوند با فراز و نشیبهای زندگی و مرحلة توانافزایی» طبقهبندی شد. این بررسی نشاندهندة فرایندی است که زنان در روستا طی کردند تا به پذیرش موقعیت بحران دست یافتند؛ فرایندی که از ابتدا تا به انتها نیازمند کوشش و تلاش خاصی از سوی زنان با توجه به ویژگیهای زنانة خود است.
Introduction: In the process of accepting the crisis situation, people can experience a more pleasant feeling and play a more prominent role in creating family, work and social settings. This research was conducted with the aim of examining the process of accepting the crisis situation in rural areas with an emphasis on the gender impact of women. Method: The statistical population of the study included rural women who remained in their village after the earthquake in Kermanshah and attempted to cope with the post-earthquake conditions. From this community, sampling was done purposefully to saturation (12 rural women). In this research, the phenomenological method was used to analyze the data. In this way, with the help of non-structured interviews, information was collected related to sample individuals. Findings: The process of accepting the crisis situation in rural women in six phases of the following main themes: "facing the threat (before the earthquake), facing the crisis (after the earthquake), trying to reconstruct the life, the stage of settling in conditions, the link with the down And life-threatening and power-up stages ". Discussion and Conclusion: This survey illustrates the process women took in the countryside to accept the crisis situation. A process that requires a special effort and effort from women from the beginning to the end according to their feminine characteristics.
خلاصه ماشینی:
فرايند پذيرش موقعيت بحران زلزله در زنان روستايي مضامين اصلي مضامين فرعي مفاهيم اوليه مواجهه با تهديد مواجهة فعال همگرايي، تدبير (قبل از زلزله) مواجهة منفعل ترس، بيخيالي کنشهاي روانشناختي فراموشي، اضطراب، گريه و زاري مواجهه با بحران بيتوجهي به دردهاي جسماني، دغدغهنداشتن براي کنشهاي رفتاريـ (بعد از زلزله) پوشش، اولويت نجات جان حيوانات، بيقراري براي از ارتباطي دست دادن حيوانات برخورد با شرايط با پخت نان، همنوايي دغدغهها، اهداف عاديسازي شرايط مشترک بعد از زلزله، عاديبودن زندگي در چادر، بهجريان اندازي تجارب، الزام به حضور در محل زندگي تسکيندهندههاي روحية پايداري و استقامت عشايري دروني گشتوگذارهاي دستهجمعي، تشکيل اجتماعات محلي مشارکتهاي جمعي (دورهمي)، همدلي و مراقبت از يکديگر، حس (مردم روستا بهمثابة مسئوليتپذيري جمعي، همزيستي خانوادة گسترده، يک خانواده) روحيهبخشي به بازماندگان، مهماننوازي تلاش براي تعدد مشغلههاي کاري، انس و الفت با طبيعت، عدم بازسازي زندگي دسترسي آسان به شبکههاي مجازي و شايعات، بهرهگيري از محيط آموختن از قانون از دست دادنها، پذيرش تنوعپذيري، آزادي بصري (مشاهدة طبيعت) گشايشبخش درون، انگيزهبخش بودن نوسازي خانهها ورود به جريان واقعي زندگي، جذب واقعيت زندگي، پيشقدم بودن در انجامدادن فعاليتها، تمرکز بر رفع عامليت زن اهرم مسئله و نه تقسيم وظيفه، سهمگذاري به جاي بازسازي زندگي سهمخواهي، غيوريت در برابر مسائل پيش رو، بذل و بخشش محبت بدون چشمداشت استقرار در نقشهاي پذيرش مسئوليت نگهداري و حمايت از فرزندان، مادري برجستهنکردن مشکلات زلزله اعتماد به همسر، توجه به صداقت و صميميت، استقرار در نقشهاي همصحبتي با همسر، همراهي و همکاري با همسر، همسري مرحلة مراقبت از اقتدار شوهر استقراريافتن در استقرار در نقشهاي انجام وظيفة روزمره، پذيرش نسبت به کارهاي شرايط کاري تعريفنشده از قبل اعتمادسازي بين مردم روستا، سهيمشدن در غم و استقرار در نقشهاي شادي يکديگر بين مردم روستا، مسئوليتپذيري خارج از منزل عشايري، تشکيل فضاي مشارکتي در خانوادة گسترده، اتحاد و حمايت از يکديگر مضامين اصلي مضامين فرعي مفاهيم اوليه تعلق خاطر به روستا و توجه به سادگي، بيتوجهي به حواشي زندگي پيوند با فراز و سختيهايش نشيبهاي زندگي شرافتبخشي به تجارب خوانش جديد از تجارب جنگ، خوانش جديد از زندگي گذشته عشايري حضورپذيري جمعي با مسيرسازي با تمرکز بر توانمنديهاي خود، بيتوجهي هدف تأمين نيازهاي بقا به جنسيت کارها مرحله توانافزايي افزايش مسئوليتهاي علاقهمندي به فعاليتهاي روزمرة خانگي، همياري در بعد از زلزله فعاليتهاي ساير اعضاي خانواده و همسايگان و خويشان در جدول ٢، يافتههاي کيفي طي شش مرحله و با مضامين اصلي «مواجهه با تهديـد (قبـل از زلزله)، مواجهه با بحران (بعد از زلزله)، تلاش براي بازسازي زندگي، مرحلة اسـتقراريـافتن در شرايط، پيوند با فراز و نشيبهاي زندگي و مرحلة توانافزايـي» طبقـهبنـدي شـده اسـت.