چکیده:
افریقیه محل ظهور و سقوط سلسله معمر حفصیان در کره زمین دارای اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی بوده است . و گردش قدرت دران با ظهور وسقوط های تاریخ ساز همراه است .دوره باستان محل گردش قدرت روم و ایران بود و در قرون وسطی محل رفت و امد چند دولت اسلامی از جمله پیدایش و فروپاشی دولت حفصیان است که از جهات مختلف حایز اهمیت است و هنوز در دوره مدرن محل نزاع امپراطوری ها و اکنون ابرقدرت ها است . نام این منطقه با دولت حفصیان خاکریز کلیدی مدیترانه غربی برای قدرت اسلامی گره خورده است زیرا اخرین مرحله تمدن اسلامی را رقم زد . فرضیه اصلی پژوهش این است که علل اصلی انهیاردولت دیرپای حفصی ، جنگ قدرت هایی است که بدنبال تاسیس امپراطوری بودند در کنار فقدان زمینه استحکام مردمی است . سایر عوامل فرعی فروپاشی در مجموعه ای از علل داخلی و اسباب بیرونی مرتب شده است . برایند تدریجی مجموعه این علل در کنار هم زمینه های سقوط حفصیان را فراهم ساختند . علل بیرونی به خلا قدرت در مدیترانه غربی و از دست رفتن تنگه استراتژک طارق به فروپاشی دولت بنی مرین در مغرب و بنی احمر اندلس در دو سوی تنگه جبل الطارق باز می گردد و مسلمانان با انهیار قدرت بنی نصر و بنی مرین در 869ه، و در 898هـ قدرت نفوذ بر تنگه را از دست دادند. دلیل بیرونی دیگر اغاز و شدت گرفتن رقابت دولت عثمانی و دولت های اروپایی در مدیترانه غربی است. دولت عثمانی که می خواست بر مدیترانه شرقی و عربی مسلط شود برای حفظ منافع خود در مدیترانه به ایجاد پایگاه دریایی در سواحل افریقیه روی اورد و بنادر مهم ان مانند قسطنطنیه را در 857هـ، و الجزائر را در 920هـ را اغا ز کرد . بدنبال فروپاشی نهایی اندلس سه امپراطوری بزرگ پرتغال،اسپانیا و خلافت عثمانی شکل گرفت که به رقابت با امپراطوری عثمانی در مدیترانه پرداختند . نصاری تحرکات زیادی در سواحل مدیترانه غربی آغاز کردند و طرابلس و بجایه را در 914 و 915 هجری اشغال کردند. رقابت ترکها و نصاری برای تصرف شهرهای ساحلی شدت گرفت پیدایش حاکمیت جدیدی در نقشه جهان با کشف قاره آمریکا در آغاز قرن دهم رقم خورد و باعث تغییر اساسی در نقشه سیاسی منطقه مدیترانه غربی شد و شرایط جدید سیاسی در برابر دولت حفصیان قرار داد ..از جمله علل داخلی تزلزل در حاکمیت داخلی دولت حفصیان وضعف سلاطین است که تا زمان نخستین اشغال تونس توسط سردار عثمانی خیرالدین بار باروسا چهار سلطان حفصی از 893ه تا 941ه حکومت کردند. از جمله علل داخلی که همه مدیترانه بویژه افریقیه را در گیر کرد بیماریهای فراگیر است . دوران حکومت اخرین دوره و سده حکومت حفصیان با طاعونهای فراگیر در حد فاصل سالهای 827ه تا 900ه و موجی از مرگ و میر و قحط و غلای عام همراه بود و دولت حفصی را زمین گیر کرد. سلطان عثمان حفصی در سال 900ه در اثر طاعون درگذشت. یکی از علل مهم داخلی عامل انارشی عرب است که پس از حکومت عثمان حفصی شدت گرفت و جانشین او، ابوعبدالله حسن بن محمد، در 932هـ با شورش فراگیر اعراب موجه شد شدت آزار اعراب بهویژه در اواخر دوره حفصی به حدی است که برخی از متون از آنها به عقرب تعبیر کردهاند. از جمله علل اقتصادی دخالت دولت حفصیان در تجارت داخلی و خارجی ومالیات های کمر شکن است و علت اداری سقوط انتخاب دوپایتخت و استقلال طلبی برخی نقاط مانند جربه که همگی باهم اختلاف داشتند و تصفیه خونین تشیع در اغاز خلافت حفصیان است که فتنه ها به دنبال داشت . در این ایام خلافت حفصی در گردابی از فتنههای داخلی و تهاجم خارجی دول اروپائی و دزدان دریائی وابسته به آنها گرفتار آمده بود. خاصّه آنکه دعوت حسن از نصاری موجی از اختلاف بین بزرگان حفصی و مردم که با حمایت رهبران صوفی، پرچم جنگ و مقاومت در برابر نصاری را برافراشته بودند، پدید آورد. از سوی دیگر، احمد پسر حسن والی عنّاب نیز، به دلیل مخالفت با عملکرد پدرش در همکاری با نصاری، تونس را اشغال کرد و حسن را دستگیر و به خواسته گروه زیادی از مردم که خواستار اعدام او بودند، گردن نهاد. تمایل به نصاری و دور شدن از عقاید موحدین و طمع مسیحیان به تنصیر دولت حفصیان از زمینه های سقوط است. به طور اجمالی خیانت نیروی مغربی که به اندازه توطئه نصار ا و یهود بود را نباید در سقوط حفصیان نادیده گرفت . احمد از شورش اعراب که همچنان به غارت و تباهی مشغول بودند، رنج میبرد و با خزانه خالی کاری از دست او ساخته نبود.پس با فتوای جهاد علمای دینی بر علیه اعراب، سپاه خاصی به نام زمازمیّه جهت سرکوب آنها تشکیل داد. سرانجام خلا قدرت در تونس موجبات اقدامات دولت اسانیا خلافت عثمانی برای تصرف تونس شد .پژوهش حاضر تحریر مجدد تحقیقات مولف در مورد دولت حفصیان و علل فروپاشی ان ها است .ضربه نهایی که به تونس وارد شد از سوی دو امپراطوری بود که مردم و بزرگان با اختلاف باهم چشم همکاری از هریک از ان ها داشتند اما ان دو به تناوب تونس را کوبیدند و چنان ضعیف شد که در دامن عثمانی سقوط کرد .
خلاصه ماشینی:
پس از این جنبش مقاومت بود که سیصد سال ادامه یافت و با ورود قشتاله دولت متجاوز قشتاله و سپسس دولت اراگون در شمال اندلس استمرار یافت و دو دولت قدرتمند مسیحی در شما ل اندلس شکل گرفت که نتیجه ان سقوط طلیطله قلب اندلس بوسیله قشتاله است و هیبت نظامی قشتاله بر اندلس به جایی رسید که الفونس خود را نایب پیامبر اسلام خواند و خودر ا پادشاه دو ملت اسلام و مسیحی خواند و بازپس گیری اندلس ر اهم زمان با عملیات نرم فرهنگی و سخت بسیار گسترده نطامی با تروریست پروری و شوالیه پروری ادامه داد تا جایی که هیبت او ایبری را گرفت و با کمک فرانسه وانگلیس و المان خیزش عظیم جنگ های استراداد اندلس را شروع کردند تحرکات اراگون و قشتاله بویژه اراگون در ارتباطات چند جانبه اختلاف برانگیز که کشمکش های سیاسی بین دول وارث موحدین یعنی بنی حفص و بنی مرین و بنی عبد الواد و بنی وطاس دامن می زد در کتاب تاریخ تحلیلی اندلس مفصل بررسی شده است اراگون با دولت مرینی علیه بنی احمر متحد شد و اراگون بارها مخفیانه و اشکار در مسایل سیاسی داخلی حفصیان و انتقال قدرت در حد کودتا ظاهر شد .