چکیده:
در سدۀ نوزدهم و اوایل سدۀ بیستم میلادی شاهد روند تغییر حکمرانی در ایران هستیم. ساحت چندگانة نیروها در این دوره پدید میآیند که در این چندگانگی دانش مدرن سهم بسزایی دارد. در واقع بخش مهمی از این تغییر به ورود دانش جدید پزشکی و روانپزشکی بر میگردد. دانش جایگاهی در منازعة قدرت مییابد. در بافت اجتماعی نیز دو شکل عام و خاص(سوژهساز) همبستر این قدرت شده و بر تغییر ساحت روان آن تاثیرگذار است. این مقاله با هدف آشکارسازی بخشی از این منازعه با تکیه بر ورود دانش پزشکی نگاشته شده است. چگونگی اثرگذاری، جریانسازی و در نهایت تغییر در روند جامعه و سوژة ایرانی بگونهای است که بخشی از قدرت تن به ماهیت این دانشها میدهد و یا آن را به چالش میکشد. لذا بخش قابل توجهی از حکمرانی برخلاف دورههای پیشین تحت تاثیر این دانشها به عرصهای جدید پا مینهد که بر ماهیت گفتمانی موجود در ایران شکل میدهد. روند ادراکی این تغییر بدین صورت پیش میرود که ماهیت ثابت، سنتی و دیرین حکمرانی سوژۀ نسبتا یکدست پیشین وارد شکل جدیدی از ذهنیت و تصور از خود میشود. از یک طرف مناسبات میان فرد و دانشهای نوین موجب نوعی از تکنیکهای خود میشود و از طرفی دیگر بدن اجتماعی بهمثابه استعارهای کلی ظهور میکند. نگاهی تبارشناسانه بر شکل روشی این متن حاکم است.
The process of governmental change mark the beginning by the nineteenth and early twenty century in Iran. Multiple of forces burn in this time and Modern Knowledge is basic of them. Most of part knowledge related to Medicine and Psychiatry. Knowledge finds basic position among challenges of power. In the social context it impacts as whole and detail (subjectivity) that makes new changes of psychological subject. This paper seeks to reveal part of this rupture and adaptation around Medicine. Impacts and alter of the Iranian society is deference in this condition, some of political power accepted new discourse of knowledge and other hand makes opposite it. Therefore, a significant part of the government, under the influence of this knowledge, enters a new field that shapes of the existing discourse in Iran. The perceptual process of this change proceeds in such a way that the fixed, traditional, and long-standing of the rule of the relatively subject enters a new form of subjectivity and self-conception or self-regulation. On the other hand, relationship between subject and new knowledge make some techniques of self and other side social body as global metaphor born in this era. Methodology of this text is genealogy. perceptual process of this change or influence proceeds in such a way that the fixed, traditional and long-standing nature of governance, as well as the relatively homogeneous subject, enters a new form of mentality and imagination.
خلاصه ماشینی:
این بهینه سازی نیز نیاز بـه مـدیریت داشت ؛ بنابراین ، در سراسر نیمه دوم قرن هجدهم ، پرسش هـایی دربـارۀ «چگـونگی شکل بخشی به دانش پزشـکی ، قـوانین یکسـان بـرای مراقبـت از سـلامتی ، تـدوین مقررات تحمیلی برای جمعیت ، به منظور موردپذیرش قـرار گـرفتن ایـن دانـش هـا، شکل گرفت » (فوکو، ١٣٩٠الف : ٢٤٧) و پزشکی «به مثابـه یـک تکنیـک مداخلـه ای سیاسی، با آثار قدرت خاص » (فوکـو،١٣٩٠ الـف : ٣٣٤)، یـا «سیاسـت پزشـکی در مقیاس کلان » (میلر، ١٣٨٢: ١٦٦) ظهور کرد.
این منازعات ، میان دو نظام معرفتی سـنتی و مـدرن رخ داده است ؛ بنابراین ، در پی شناسایی بستر ورود پزشکی مدرن و چـالش هـای آن در ایران در حوزۀ دربار و قدرت به طور عام هستیم ؛ سپس ، چگونگی ایـن رخـدادهای به ظاهر پراکنده را در شکل گ ریی رژیم های حقیقت و سرانجام ، سوژۀ نوین در ایـران بررسی خواهیم کرد.
روی هم رفته ، طرح بحث یادشده در سطح خـرد و نیز از این زاویه ضروری است که همبستگی زیادی میان خاسـتگاه جدیـد سـوژه و جامعۀ ایرانی و مضمون های استعاره وار پزشکی وجود دارد، زیرا پس ازآن ، متن هـای زیادی دربارۀ مراقبت از بدن ، سلامت ، مراقبت از خود (تکنیـک هـای خـود) منتشـر شدند که در آن ها به ضرورت بهداشت تن ، اصلاح سفرۀ غـذایی، نـوع و چگـونگی غذا خوردن ، مراجعه بـه پزشـک ، و...