چکیده:
صنعت نفت از موثرترين و بزرگترين صنايع در جهان و به ويژه ايران است. جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران یکی از رویدادهای تاریخی مهم حیات سیاسی است که طی آن ایرانیان به صحنه سیاست آمدند تا نه تنها ریشه استعمار خارجی رابرای همیشه بسوزند بلکه راه را برای عمران و آبادی کشور هموار نمایند. مقاله حاضر به نقش روحانیت در ملی شدن صنعت نفت می پردازد؛ حادثهای در خور اهمیت و شایان توجه است، که باید به عنوان یکی از تجربههای مهم، مورد بررسی قرار گیرد. می توان نتیجه گرفت که ملی شدن صنعت نفت کشور عزیزمان ایران، که باعث قطع دست ایادی بیگانه از چپاولگری و تاراج این سرمایه ملی گردید، آن چه که نقش اساسی را در این راستا ایفا نمود، و آن را میتوان به عنوان نکته ثقل این پیروزی شیرنی و بزرگ قلمداد نمود، ارتباط وثیق و محکم توده مردم با روحانیت، خصوصا آیت الله کاشانی (رحمة الله علیه) بود، که با روشنگریهای خویش ملت را بیدار نمود و آنان را از خواب غفلت بیدار ساخت، و همین امر باعث گردید که حتی خواص جامعه مانند دکتر مصدق نیز فرصت عرض اندام داشته باشند و بتوانند به برکت این پشتوانه محکم در مقابل دربار و انگلیسیها بایستند و صنعت نفت را ملی نمایند؛ و همچنین فضاي باز سياسي پس از شهريور1320، عرصه ي فعاليت را براي تمامي طبقات، ازجمله روحانيت فراهم آورد. در پي آن، روحانيون نيز قدرت از دست رفته ي خود را بازيافتند و در برابر جريان هاي مختلف از جمله ملی شدن صنعت نفت موضع گيري كردند تا صنعت نفت کشور ایران ملی گردد.
The oil industry is one of the most effective and largest industries in the world, especially in Iran. The nationalization of Iran's oil industry is one of the most important historical events in political life, during which Iranians came to the political arena to not only burn the roots of foreign colonialism forever, but also pave the way for the country's development. The present article deals with the role of the clergy in the nationalization of the oil industry; It is an important and significant event, which should be considered as one of the most important experiences. It can be concluded that the nationalization of the oil industry of our beloved country of Iran, which cut off Ayyad Bey's hands from looting and plundering this national capital, what played a major role in this regard, and it can be considered as a point of gravity. He considered the victory of sweetness and greatness to be the close and strong connection of the masses with the clergy, especially Ayatollah Kashani (may God have mercy on him), who awakened the nation with his enlightenment and awakened them from their slumber. It was possible that even the properties of the society, such as Dr. Mossadegh, had the opportunity to stand up and, thanks to this strong support, stand up to the court and the British and nationalize the oil industry; And also the open political space after September 1320, provided the field of activity for all classes, including the clergy. As a result, the clerics regained their lost power and took a stand against various currents, including the nationalization of the oil industry, in order to nationalize Iran's oil industry.
خلاصه ماشینی:
مـي تـوان نتيجـه گرفـت کـه ملـي شدن صنعت نفت کشور عزيزمان ايران ، که باعث قطع دست اياديبيگانه از چپاولگري و تاراج ايـن سـرمايه ملي گرديد، آن چه که نقش اساسي را در اين راستا ايفـا نمـود، و آن را ميتـوان بـه عنـوان نکتـه ثقـل ايـن پيروزي شيرني و بزرگ قلمداد نمود، ارتباط وثيق و محکـم تـوده مـردم بـا روحانيـت ، خصوصـا آيـت اللـه کاشاني (رحمۀ الله عليه ) بود، که با روشنگريهاي خويش ملـت را بيـدار نمـود و آنـان را از خـواب غفلـت بيدار ساخت ، و همين امر باعث گرديد که حتي خواص جامعه مانند دکتر مصدق نيـز فرصـت عـرض انـدام داشته باشند و بتوانند به برکت اين پشتوانه محکم در مقابل دربار و انگليسيها بايستند و صنعت نفت را ملـي نمايند؛ و همچنين فضاي باز سياسي پس از شهريور١٣٢٠، عرصه ي فعاليت را براي تمامي طبقات ، ازجمله روحانيت فراهم آورد.
در يک جمع بندي کلي مي توان نقش روحانيون در نهضت ملي شدن صنعت نفت را به چهارجريان اصلي تقسيم کرد: ١) جريان اول اعتقاد راسخ به موض گيري روحانيت نسبت به رخدادهاي سياسي زمانه خود در جامعه را داشت مانند آيت الله کاشاني ٢) جريان دوم روحانيون و طلاب پرشوري بودندکه آرمان آنان تشکيل يک حکومت اسلامي بود وبه دليل مواضع انقلابي و انتقادي خود نسبت به رهبران جنبش ملي و همچنين روحانيون زمان خود مي توان از آن ها به عنوان يک جريان مستقل در ميان روحانيون نام برد نماينده اين جريان سيد مجتبي مير لوحي (نواب صفوي) بود.