چکیده:
رجعت از آموزههای اصیل مکتب کلامی امامیه است که از سوی سایر نحل اسلامی مورد انتقادات گسترده قرار گرفته است. ناصر القفاری اندیشمند وهابی معاصر در کتاب اصول مذهب الشیعـة الامامیـة، انتقادات گستردهای را به این آموزه مطرح کرده که دامنة این انتقادات ریشهها، ناتمامی دلایل و دلایل بطلان این عقیده را درنوردیده است. او کوشیده تا با مرتبط دانستن این اعتقاد به تعالیم اهل کتاب و ارائة تصویری یهودی از آن، ریشههای آن را به خارج از اسلام گره زده و عبدالله بن سبا را بنیانگذار این تفکر معرفی نماید. این امر در حالی است که افزون بر آیات و روایات متواتر دال بر آموزة رجعت، اساسا یهودیان به رجعت پسینی معتقد نیستند، و از عبدالله بن سبا نیز هیچگاه اعتقاد به رجعت مصطلح گزارش نشده است. مهمترین دستاورد متن حاضر علاوه بر رد پندارهای قفاری، تبیین تمایز اندیشة رجعت در کلام امامیه و گزارههای منتسب به یهود و سبائیت است.
خلاصه ماشینی:
آموزة رجعت اگر چه به عنوان یک آموزة اصیل و طبق برخی از روایات به عنوان یک آموزة ضروری برای مکتب امامیه قابل طرح بوده (ابن بابویه ، الفقیه ، ج ٣، ص ٤٥٨؛ المفید، المسائل السرویه ، ص ٣٠)، و عالمان امامی در درازنای قرون متمادی با دلایل قرآنی و روایی به تبیین آن همت گماشته و اشکالات عقلی و نقلی مخالفان را پاسخ گویی کرده اند، اما هم چنان از سوی سایر نحل اسلامی مورد انتقادات گسترده قرار میگیرد.
ناصر القفاری در یکی از انتقادات خود به اصالت و ریشه های آموزة رجعت ، از تعالیم یهود و عبد الله بن سبأ سخن به میان آورده و کوشیده تا خاستگاه این آموزه را به جریان های انحرافی یهود و پندارهای غالیانه ابن سبأ مربوط نماید: و از برخی از بحث کنندگان روایت کرده انـد کـه عقیـدة رجعـت از طریـق آثـار یهودیـت و مسیحیت ورود کرده (نشر یافته است ).
ک: التجلیل ، تنزیه الشیعه الإثنی عشریه عن الشبهات الواهیه ، ص ٤٦٨-٤٦٠؛ و شیروانی، هاشمی، «پاسخ گویی به شبهات رجعت : شبهات قفاری در اصول مذهب الشیعه ») در این پژوهش های محدود پیشینی نیز بحث از اصالت آموزة رجعت و نسبت آن به تعالیم اهل کتاب و ابن سبأ، هیچ گاه محور قرار نگرفته و از این بخش از سخنان قفاری با پرداختی مجمل و کوتاه گذر شده است .
٣. نقد دیدگاه قفاری و أسلاف او در باب نسبت ابن سبأ و عقیدة رجعت همان طور که قبلا اشاره شد، هیچ گزارشی از عقاید عبدالله بن سبأ جز الوهیت حضرت امیرالمؤمنین (ع ) و نبوت خودش وجود ندارد، مگر آنکه سیف بن عمر آن را نقل کرده است .