چکیده:
یکی از جنبشهایی که در دوره ناصرالدینشاه قاجار رخ داد و هراس بزرگی در دولت قاجار ایجاد کرد، جنبش شیخ عبیدالله شمزینی یا نهری (1297/ 1880) بود. این جنبش، در حقیقت قیام طبقه فرودست علیه وضعیت موجود و تلاشی اصلاحگرانه برای نشان دادن ناکارآمدی دولت قاجار بود. در ارتباط با سیاستهای بینالمللی، می توان فقدان استراتژی و ناآگاهی شیخ از واقعیت ها و الزامات سیاست بینالملل را از عوامل شکست جنبش برشمرد. از میان دول خارجی، روسها نقش مهمی در ناکامی و به شکست انجامیدن این حرکت سیاسی ایفا نمودند. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که روسیه چه نقشی در شکست جنبش شیخ عبیدالله داشت و چگونه موجب شد که جنبش شیخ عبیدالله با شکست مواجه شود؟ بر اساس نتایجی که از پژوهش حاضر بدست آمد؛ روسیه برای کسب منافع بیشتر به تقابل با جنبش پرداخته و از عثمانی و ایران حمایت کرد و همچنین به دلیل نگرانی از افزایش نفوذ انگلستان در میان کردها و به خطر افتادن منافعش، سیاست تفاهم و همکاری با انگلستان را در جبههگیری علیه جنبش دنبال کرد. نداشتن بلوغ سیاسی رهبر جنبش در جلب نظر قدرتهای بزرگ بالاخص روسیه از یک سو و تضاد مسئله تشکیل کردستان با استراتژی خاورمیانهای روسیه، از سوی دیگر باعث شد که روسیه نقش مهمی را در شکست جنبش شیخ عبیدالله شمزینی داشته باشد. این مقاله با استفاده از منابع دست اول و اصیل و تحقیقات جدید و اسناد فارسی، ترکی، روسی و کردی و با بهره گیری از روش توصیفی- تبیینی در صدد است تا تحلیلی متفاوت از نقش روسیه در جنبش شیخ عبیدالله شمزینی ارائه دهد.
One of the movements that took place during the reign of Nasser al-Din Shah Qajar and created a large scale and fear in the structure of the Qajar government was the movement of Sheikh Obaidullah Shamzini or Nahri (1880/1297). This movement was, in fact, an uprising of the lower classes against the status quo and a reformist attempt to show the inefficiency of the Qajar government. In relation to international politics, the Sheikh's lack of strategy and ignorance of the facts and requirements of international politics can be cited as factors in the movement's failure. Among foreign countries, the Russians played an important role in the failure of this political movement. This study seeks to answer the question of what role Russia played in the defeat of Sheikh Obaidullah's movement and how did it cause Sheikh Obaidullah's movement to fail? Based on the results of the present study; To further its interests, Russia opposed the movement and supported the Ottomans and Iran, as well as pursuing a policy of understanding and cooperation with the United Kingdom in the fight against the British movement, for fear of increasing British influence among the Kurds and jeopardizing its interests. The lack of political maturity of the leader of the movement in attracting the attention of the great powers, especially Russia, on the one hand, and the conflict between the formation of Kurdistan and Russia's Middle East strategy, on the other hand, made Russia play an important role in defeating Sheikh Obaidullah Shamzini's movement. Using first-hand and original sources and new research and Persian, Turkish and Kurdish documents and using descriptive-explanatory methods, this article seeks to provide a different analysis of Russia's role in the movement of Sheikh Obaidullah Shamzini.
خلاصه ماشینی:
«کریبل» کنسول روسی در دسامبر ۱۸۷۹م دربارة جنبش شیخ عبیدالله مینویسد: «این روزها شیخ برای برپایی انقلابی علیه دولت عثمانی آماده میشود و هدفش تأسیس حکومتی مستقل در کردستان ترکیه است تا خود در رأس آن باشد و شهر موصل را بهعنوان پایتخت آن انتخاب کرده است» (فتحالله 2010: 54).
جنبش شیخ عبیدالله شمزینی، که ازسوی یکی از روحانیون و رهبران کرد شکل گرفت، دستآویزی برای روسیه بود که میخواست از طریق آن ازیکسو نفوذ خویش را در منطقه افزایش دهد و ازسویدیگر بهصورت اهرم فشاری دولتهای عثمانی ایران و انگلیس را برای جامة عمل پوشاندن به اهداف خویش تحتتأثیر قرار دهد.
اسناد وزارت خارجة جلیلة عثمانی نیز هدف از اعزام نیروهای روسی برای یاری ارتش ایران درمقابل جنبش کردها را «حفظ امنیت مرزهای روسیه و ممانعت از فرار یاغیان کرد به این سوی مرز» اعلام کرده است (BOA:Y-PRK-HR-5-63).
شیخ عبیدالله نتوانست حمایت معنوی ـ مادی و رسمی روسیه را برای دفاع و پشتیبانی از خود بهدست آورد، بلکه در اواخر جنبش همکاری مشترک دیپلماسی روس و انگلیس و ایران علیه کردها موجب فشار بر عثمانی شد که با مداخلة نظامی به قیام کردها خاتمه داد و رهبران جنبش را بازداشت و از کردستان تبعید کرد.
دیپلماتها و جاسوسان روسی در هر دو سوی کردستان نظارت دقیقی بر رفتوآمدها داشتند و اهداف و ارتباطات شيخ و وقایع منطقه و همة رویدادها را گزارش میکردند و از اوضاع اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی منطقه آگاهی و اطلاع داشتند، اما تلاشهای شیخ با دیپلماتهای روس در منطقه سودی نبخشید، زیرا ارزیابی آنها از جنبش از بسیاری جهات همان استراتژی روسیه در منطقه بود و موضع سیاسی خارجی آنان دربرابر دولتهای عثمانی و ایران نیز درراستای حمایت از این دو دولت نمود مییافت.