چکیده:
جدال دیرینه ایران و عثمانی در دوره زندیه با انتقال جبهه نبرد به خلیجفارس بیشتر جنبههای اقتصادی یافت. اشتغال سپاه عثمانی در مرزهای روسیه و تکاپوهای کریمخان زند برای سرکوب مدعیان حکومت و شورشیان داخلی، مجالی برای رویارویی بزرگ نظامی به هیچیک از این دو دولت نمیداد. از اینروی خلیجفارس طی این دوران نقش مهمی در شکلگیری سیاست خارجی دو کشور ایفا نمود. این پژوهش در نظر دارد تا با تکیهبر اسناد و متون تاریخی و با بهرهگیری از شیوه توصیفی- تحلیلی نقش سیاسی و اقتصادی خلیجفارس را در چگونگی روند مناسبات ایران عصر کریمخانی با دولت عثمانی مورد بررسی قرار دهد. از این رهگذر آنچه مرکز توجه این پژوهش است، جایگاه اقتصادی و موقعیت سوقالجیشی بندرها و مراکز تجاری خلیجفارس است. هر دو حکومت مورد بحث برای رونق تجارت دریایی خود کوشش فراوانی در فراهم آوردن امنیت تجاری بازرگانان، بهویژه شرکتهای تجاری اروپایی مینمودند؛ و در این راه واگذاری امتیازاتی به آنان را در دستور کار خود قرار میدادند؛ بنابراین خلیجفارس از یکسو بهمثابه گذرگاهی با چندین کارکرد و معبری درآمدزا برای حکومت زند و از سوی دیگر بهعنوان دروازه ورود عثمانی به خلیجفارس و محل بارانداز کالاهای اروپایی، عاملی اساسی در جهت تلاش برای افزایش سلطه سیاسی و اقتصادی هر دو حکومت برشمرده میشد. درنتیجه این منطقه به آوردگاهی برای رویارویی اقتصادی و سیاسی ایران و عثمانی در نیمه دوم سده دوازدهم هجری تبدیل شد. سرانجام پس از بازگشت کمپانی هند شرقی انگلیس از بصره به بوشهر بعد از فتح این بندر عثمانی به دستور شهریار زند و به دنبال آن تخلیه بصره در سال ۱۱۹۳ ه.ق از نیروهای سپاه زند، این تقابل به تعادلی دوطرفه رسید.