چکیده:
عنصری که روحیهی متفاوت یک قوم یا فولک را به وجود میآورد، تاریخ و خاطرات مشترک آنها در پهنهی سرزمینی مشترک است. از این رو فولکلور یا فرهنگ عامهی آن قوم، نه فقط مناسک و ادبیاتی معمول و ساده، بلکه بیانگر بنیادیترین اصول بینش، شیوهی تفکر و چگونگی درک آنان از جهان هستی است. در حقیقت فولکلور گویای نحوهی زندگی اجتماعی آن ملّت است. در پهنهی سرزمینی ایران، میراثی غنی از فولکلور و فرهنگ عامه وجود دارد که از اعصار باستانی تاکنون، چون سنگهای رسوبی بر یکدیگر انباشته شده و تکامل یافتهاند. برای ما بسیار اهمیت دارد تا ریشههای فرهنگهای عامه و عناصر پیونددهندهی فولکلور را در هر گوشهای از این سرزمین پهناور با عناصر بنیادین تمدن ایرانی شناسایی کنیم. مهمترین سند تمدن باستانی ایرانیان، شاهنامهی فردوسی است. شاهنامهی فردوسی، بهترین ابزار شناختی و مقایسهای را در اختیار ما قرار میدهد. هدف ما در این پژوهش این است که در فرآیندی تطبیقی، ابعاد جلوههای اجتماعی و فرهنگی جشنهای «مهرگان» و «سده» را در شاهنامهی فردوسی، به عنوان گزارشی از تمدن باستانی ایران، مشاهده کنیم و تاثیر این ابعاد را بر فرهنگ عامهی مردم استان کرمان بسنجیم. روش مورد استفاده در این پژوهش، تطبیقی بوده و با استفاده از مطالعات کتابخانهای انجام شده است. نتایج این پژوهش با توجه به جلوههای مشترک شاهنامه و فولکلور مردم کرمان ضمن مطالعهی جشنهای «مهرگان» و «سده» و آداب و رسوم مردم کرمان، حاکی از این است که شاهنامهی فردوسی، در طول زمان، مردم کرمان را با تاریخ، فرهنگ و آیینهای ارزشمند نیاکانشان آشنا کرده و همچنین از راه تاثیرگذاری بر فرهنگ عامه، زبان و درک مشترکی را میان آنها و سایر هممیهنان و حتی ملتهای مجاور، فراهم آورده است. اهداف پژوهش: 1. بررسی تاثیرات شاهنامهی فردوسی بر فرهنگ و ادب عامهی مردم استان کرمان. 2. شناسایی تشابهات عناصر فرهنگی و اجتماعی شاهنامه با فرهنگ و رسوم عامهی مردم استان کرمان. سوالات پژوهش: 1. آیا نمودهای مختلف شاهنامه در فرهنگ و ادب عامهی مردم استان کرمان بازتاب داشته است؟ 2. آیا تشابهی میان فرهنگ و رسوم عامهی مردم کرمان و فرهنگ و رسوم در شاهنامه وجود دارد؟
The element that creates a dissimilar spirit of a nation or folk is their common history and memories in a common territory. Thus, the folklore or popular culture of that people, not only the usual and simple rituals and literature, but also expresses the most fundamental principles of insight, way of thinking and how they understand the universe. In fact, folklore describes the social life of that nation. In the territory of Iran, there is a rich heritage of folklore and popular culture that have accumulated and evolved as sedimentary rocks since ancient times. It is imperative for us to identify the roots of popular cultures and the connecting elements of folklore in every corner of this vast land with the fundamental elements of Iranian civilization. The most important document of the ancient Iranian civilization is Ferdowsi's Shāhnāmeh. Ferdowsi's Shāhnāmeh provides us with the best cognitive and comparative tools. Our aim in this study is to observe the dimensions of social and cultural effects of "Mehregan" and "Sedeh" celebrations in Ferdowsi Shāhnāmeh, as a report of the ancient civilization of Iran, and the effect of these dimensions on the popular culture of the people of the province of Kerman. The method used in this research is comparative accomplished via library studies. The results of this study, considering the common manifestations of Shāhnāmeh and folklore of the people of Kerman while studying the celebrations of "Mehregan" and "Sedeh" and the customs of the people of Kerman, indicate that Ferdowsi's Shāhnāmeh, over time, has introduced valuable cultures and rituals of their ancestors and has also provided a common language and understanding between them and other compatriots and even neighboring nations by influencing popular culture.
Research objectives:
1. To study the effects of Ferdowsi's Shāhnāmeh on the culture and popular literature of the people of Kerman province.
2. To recognize the similarities between the cultural and social elements of Shāhnāmeh and the popular culture and customs of the people of Kerman province.
Research questions:
1. Have the different manifestations of Shāhnāmeh been reflected in the popular culture and literature of the people of Kerman province?
2. Is there a similarity between the popular culture and customs of the people of Kerman and the culture and customs in the Shāhnāmeh?
خلاصه ماشینی:
هدف ما در اين پژوهش اين است که در فرآيندي تطبيقي، ابعاد جلوه هاي اجتماعي و فرهنگي جشن هاي «مهرگان » و «سده » را در شاهنامه ي فردوسي، به عنوان گزارشي از تمدن باستاني ايران ، مشاهده کنيم و تأثير اين ابعاد را بر فرهنگ عامه ي مردم استان کرمان بسنجيم .
نتايج اين پژوهش با توجه به جلوه هاي مشترک شاهنامه و فولکلور مردم کرمان ضمن مطالعه ي جشن هاي «مهرگان » و «سده » و آداب و رسوم مردم کرمان ، حاکي از اين است که شاهنامه ي فردوسي، در طول زمان ، مردم کرمان را با تاريخ ، فرهنگ و آيين هاي ارزشمند نياکان شان آشنا کرده ، و هم چنين از راه تأثيرگذاري بر فرهنگ عامه ، زبان و درک مشترکي را ميان آن ها و ساير هم ميهنان و حتي ملت هاي مجاور، فراهم آورده است .
شاهنامه ي فردوسي به صراحت به اين جشن کهن و پيدايش آن در عصر فريدون اشاره کرده است : فريدون چو شد بر جهان کامگار ندانست جز خويشتن شهريار به رسم کيان تاج و تخت مهي بياراست با کاخ شاهنشهي به روز خجسته سر مهرماه به سر بر نهاد آن کياني کلاه زمانه بياندوه گشت از بدي گرفتند هر کس ره ايزدي دل از داوريها بپرداختند به آيين يکي جشن نو ساختند نشستند فرزانگان شادکام گرفتند هر يک ز ياقوت جام مي روشن و چهره ي شاه نو جهان نو ز داد و سر ماه نو بفرمود تا آتش افروختند همه عنبر و زعفران سوختند تن آساني و خوردن آيين اوست (فردوسي، پرستيدن مهرگان دين اوست ١٣٩٣، ج ١: ٨٩) هم چنين اسدي طوسي در انتساب جشن مهرگان به فريدون ميگويد: فريدون فرخ به گرز نبرد زضحاک تازي برآورد گرد چو در برج شاهين شد از خوشه مهر نشست او به شاهي سر ماه مهر برآرايش مهرگان جشن ساخت به شاهي سر از چرخ مه برفراخت (اسدي طوسي، ١٣٩٤: ٣٦٦) علاوه بر جشن «مهرگان »، جشن «سده » نيز از مناسب هاي مهم نزد ايرانيان باستان بوده است ؛ «جشن سده ، بزرگ ترين عيد اجتماعي ايرانيان است و آن عبارت است از شب دهم به من ماه پارسي...