چکیده:
اشیاء که در زندگی عادی مردم، مبتنی بر نوعی عقلانیت ابزاری هستند، گاه در زندگی روزمره، از جایگاه و کارکرد معمول خود فراتر رفته، کاربرد و جایگاه فرهنگی و مرتبط با جهان ماوراء پیدا میکنند. قفلها از جملة اشیایی هستند که در فرهنگ ایرانی، با تأثیر از فرهنگ و اعتقادات اسلامی و به ویژه مذهب تشیع کارکرد اعتقادی یافتهاند. در این تحقیق که با هدف شناخت تأثیر ایدئولوژی و مذهب بر فرهنگ مادی دورة قاجار و به شیوة توصیفی ـ تحلیلی انجام پذیرفته، تلاش گردیده است تا با مطالعة جایگاه و کارکرد قفلها در زندگی مردم دورة قاجار، به موضوع چگونگی تأثیرگذاری مذهب بر ساختار ظاهری و کارکرد اعتقادی قفلهای این دوره پرداخته شود. نتیجة این بررسی، ضمن این که نشان از تأثیر مستقیم مذهب تشیع و اعتقادات اسلامی بر فرهنگ مادی دورة قاجار دارد، تأثیر مستقیم باورهای عامیانه در شیوة کاربرد و طراحی قفلهای این دوره را نیز نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
در اين تحقيق که با هدف شناخت تأثير ايدئولوژي و مذهب بر فرهنگ مادي دورة قاجار و به شيوة توصيفي ـ تحليلي انجام پذيرفته، تلاش گرديده است تا با مطالعة جايگاه و کارکرد قفلها در زندگي مردم دورة قاجار، به موضوع چگونگي تأثيرگذاري مذهب بر ساختار ظاهري و کارکرد اعتقادي قفلهاي اين دوره پرداخته شود.
بنابراين با فرض اين که باورداشتها و عقايد اسلامي- شيعي بر فرهنگ مادي دورة قاجار تأثير مستقيم داشته است، تلاش ميگردد تا بدين پرسش اساسي پاسخ داده شود که مذهب تشيع چگونه توانسته است بر ساختار ظاهري و کارکرد اعتقادي قفلهاي رايج در دورة قاجار تأثير بگذارد؟ روش تحقيق روش کار در اين پژوهش به شيوة توصيفي ـ تحليلي بوده، جمعآوري اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانهاي و اسنادي انجام شده است.
تحليل اين آثار، بر مبناي رويکرد فرهنگي جفري الکساندر(Jeffrey Alexander) و فيليپ اسميت (Philip Smith) انجام گرديده که مبتني بر خوانش معاني اجتماعي از طريق نمادها، کُدها و روايتهاست؛ يعني رويکردي که با ترکيب و تفسير برخي از آراء دورکيم، پديدارشناسي و جامعهشناسي به همراه نشانهشناسي شکل گرفته و ميکوشد تا ساختار فرهنگ را توضيح دهد.
(افشار، 1389، ص11-12) تأثير مکاتب فتوت و جوانمردي در برگزاري آيينهاي عزاداري، از آن رو اهميت دارد که اين گروهها علاوه بر آنکه وارث بسياري از سنتهاي ايراني و شرقي و واسطة انتقال آنها به فرهنگ اسلامي بودند، شأن اجتماعي چشمگيري نيز ميان مردم کوچه و بازار داشتند (مشهدي نوشآبادي،1396، ص18) و حضور آنها در مراسم عزاداري، با گسترش آيينهايي همچون: سقايي، توغبرداري، قفلزني و نظاير آن، در ارتباط بود، (همان، 1396) مراسمي که ميتوانست با نوع فعاليت حرفهاي اصناف ارتباط مستقيمي داشته باشد.