چکیده:
جغرافیای دریای خزر و سواحل آن به علت موقعیت استراتژیک خود، از دیرباز در کانون توجه دشمنان این مرزوبوم و بهخصوص همسایه شمالی، یعنی روسیه بوده است. از اواخر عصر صفویه، همزمان با ظهور پتر کبیر در روسیه، تسلط کامل بر دریای خزر و سواحل آن به صورت جدی در برنامه نظامی روسها قرار گرفت. از همین رو آنها برای نیل به اهداف خود، در مقاطع مختلف و به بهانههای گوناگون، به جزایر و سواحل متعلق به ایران هجوم میآوردند و تعرض میکردند؛ ولی باوجود تصاحب قسمتهایی از خاک ایران، هیچگاه موفق نشدند برای مدت طولانی در کرانههای جنوبی دریای خزر دوام آورند و هر بار به تخلیه این مناطق مجبور میشدند. نوشتار حاضر در نظر دارد با رویکردی توصیفیتحلیلی به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که در بازه زمانی مدنظر، چه عواملی به ناپایداری حضور نظامی روسها در کرانههای جنوبی دریای خزر منجر شده است. یافتههای پژوهش حکایت از آن دارد که مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی، در کنار برخورداری این منطقه از ویژگیهای منحصربهفرد جغرافیایی و اقلیمی و اجتماعی موجب شد کرانههای جنوبی دریای خزر در مقابل مهاجمان به مانند دژی استوار عمل کند؛ تا آنجا که حتی مهاجمان در صورت دستیابی به آن، توانایی اقامت بلندمدت در آنجا را نداشته باشند.
The geography of the Caspian Sea and its coasts have long attracted the attention of the enemies of Iran, particularly its northern neighbor, Russia, for its strategic position. From the late Safavid era, along with the emergence of Peter the Great in Russia, full domination on the Caspian Sea and its coasts was seriously included in the Russia’s military plan. Therefore, in order to reach their goals, they attacked the islands and coasts of Iran at different times and under different pretexts. However, despite the seizure of parts of Iran's territory, they could not survive long periods on the southern shores of the Caspian Sea, and were forced to evacuate these regions. This paper intends, with a descriptive-analytic approach, to answer the question that: what are the causes of the instability of Russians military presence in the southern coast of the Caspian Sea and in the considered time interval? The findings of the research indicate that a combination of internal and external factors along with the unique geographical, climatic, and social features of this area caused the southern sides of the Caspian Sea to act as a solid fortress against invaders, and even if they could access to it, they would not have the ability to stay in the long run
خلاصه ماشینی:
از همین رو آنها برای نیل به اهداف خود، در مقاطع مختلف و به بهانههای گوناگون، به جزایر و سواحل متعلق به ایران هجوم میآوردند و تعرض میکردند؛ ولی باوجود تصاحب قسمتهایی از خاک ایران، هیچگاه موفق نشدند برای مدت طولانی در کرانههای جنوبی دریای خزر دوام آورند و هر بار به ﺗﺨﻠﻴﮥ این مناطق مجبور میشدند.
منابع تاریخی حکایت از آن دارد که روسها از قرن سوم قمری (287ق/900م) با کشتیهای خود به جزایر و سواحل جنوبی دریای خزر یورش آورده و ساکنان این مناطق بهدفعات طعم تلخ غارت و تهاجم آنها را چشیدهاند؛ ولی از اواخر عصر صفوی، با ظهور پتر کبیر و آغاز روند توسعهطلبی روسیه، تسلط کامل بر دریا و سواحل خزر به طور جدی در برناﻣﮥ نظامی روسها قرار گرفت.
نخستین برخورد نظامی میان صفویان و روسها به دوران سلطنت شاه عباس دوم (1052تا1077ق/1642تا1667م) برمیگردد که قزاقهای روس به بهاﻧﮥ اینکه شاه ایران بازرگانان روسی را تحقیر کرده است به مازندران حمله کردند و فرحآباد، مرکز آن ایالت، را آتش زدند و پس از آن در شبهجزیرﮤ میانکاله و جزایر نزدیک به آن مستقر شدند؛ ولی ایرانیان آنها را از این نقطه بیرون راندند (هوشنگ مهدوی، 1364: 117و118؛ Matthee, 2013: 341-354).
به نظر میرسد در ابعاد نظامی، روسها در آن زمان قدرت مهیبی در اختیار داشتند؛ اما عوامل متعدد داخلی و خارجی به صورت مانعی جدی، راه استقرار آنها در این مناطق را مسدود کرد؛ بنابراین در نهایت امر موفق نشدند همانند قفقاز، سواحل جنوبی دریای خزر را نیز به قلمرو خود منضم کنند.