چکیده:
یکی از مشترکات بین ادبیات و روانشناسی بحث «رویا و خوابگزاری» است که مهمترین یکسانی این دو در زبان نمادینشان است. در آثار متعدد ادبی و تاریخی ملل و اقوام مختلف، روایت رویاهایی را میبینیم که توسط خوابگزارانی تفسیر و تعبیر شده و بهوقوع پیوستهاند. شاهنامه نیز به عنوان یک اثر ادبی، خالی از این مقوله نیست و امر خوابگزاری، یکی از موارد تکرار شونده در این کتاب است. تا جایی که میتوان از آن به عنوان یک بنمایه یاد کرد. این رویاها گاهی عینا به وقوع میپیوندد، گاهی نیمی نمادین و نیمی حقیقی و گاه تماما نمادین است. در این جستار، تعبیر رویای سیاوش در شاهنامه، از دو منظر خوابگزاری سنتی و مباحث ناخوداگاه فردی و جمعی یونگ مورد بررسی قرار گرفته و با تعبیر مد نظر روایت داستانی مقایسه شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل و مقایسه است یعنی در بخش خوابگزاری سنتی، تعبیر تکتک نمادهای آمده در رویا براساس کتابهای تعبیر خواب ایرانی و اسلامی گزارش میشود، اما در بخش تحلیل روانشناسی رویا، ابتدا با در نظر گرفتن زندگی، شخصیت و روحیات سیاوش و با نگاهی به روش تداعی آزاد یونگ، نمادهای رویای او تحلیل و در بخش پایانی نیز شباهتهای ساختاری این رویا با اسطورهای کهن بررسی شده است. نتیجه اینکه نمادها در این رویا بهگونهای کامل و بسامان پرداخته شده و کنار هم قرار گرفتهاند که در هر دو رویکرد تعبیر سنتی و کاوش روانشناختی، به پاسخی منطبق با روند طبیعی این داستان در شاهنامه میرسیم.
One of common grounds between literature and psychology is the concept of dreaming and its interpretation. The most significant resemblance lies in their symbolic language. In numerous literary and historical works of nations one comes across account of dreams that are realized and interpreted by dream interpreters. Shahnameh as a singular literary work is no exception in this regard to an extent that this recurring feature can be considered as a motif. Sometimes these dreams are fully realized, at times half come true and other times are totally symbolic. Jung’s individual and collective unconscious arguments and traditional dream interpretation approach are applied to Siavash’s dream in Shahnameh in order to arrive at an interpretation so that it can be compared with the interpretation provided in the narrative tale. The method of research in this article is analysis and comparison. In traditional dream interpretation, every single symbol in the dream is interpreted according to the Persian and Islamic dream interpretation books, but in the Psychological dream analysis section first in view of Siavash’s life, personality and his temperaments and also in view of Jung’s free association method, the symbols in his dream are analyzed, then in the final part the structural similarities of this dream are compared with a certain ancient myth. The result shows that irrespective of the approaches applied, the perfect juxtaposition of symbols in the dream are well in accordance with the natural trend of the tale in Shahnameh.
خلاصه ماشینی:
در این جستار، تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه ، از دو منظر خواب گزاری سنتی و مباحث ناخوداگاه فردی و جمعی یونگ مورد بررسی قرار گرفته و با تعبیر مد نظر روایت داستانی مقایسه شده است .
روش تحقیق در این مقاله ، تحلیل و مقایسه است یعنی در بخش خواب گزاری سنتی، تعبیر تک تک نمادهای آمده در رؤیا براساس کتاب های تعبیر خواب ایرانی و اسلامی گزارش میشود، اما در بخش تحلیل روان شناسی رؤیا، ابتدا با در نظر گرفتن زندگی، شخصیت و روحیات سیاوش و با نگاهی به روش تداعی آزاد یونگ ، نمادهای رؤیای او تحلیل و در بخش پایانی * zarinikoo@yahoo.
شاهنامه ، خواب گزاری، داستان سیاوش ، یونگ ، ناخودآگاه مقدمه دیدن رؤیا امری طبیعی، اما همواره پررمز و راز بوده و به دلیل همین رازناکی، پیوسته ذهن بشر را به خود معطوف داشته است .
هم چنین مقایسۀ آن چه در تعبیر رؤیاهای شاهنامه ذکر شده ، با نمادها و نشانه های خواب گزاری سنتی، بیان گر قدمت و دیرینگی برخی از این نمادها، در ناخودآگاه قوم ایرانی است و اگر این نشانه ها و مشترکات فراتر از مرزهای تاریخی و فرهنگی ایران باشد، نشان دهندۀ تکرار اسطوره ها در حافظۀ بشری و بیان گر رازهای نهفته در ناخودآگاه جمعی خواهد بود.