چکیده:
سهروردی ادّعا میکند که قیاس تکمقدمهای نمیتواند وجود داشته باشد، و بر این مدّعا دلیلی اقامه میکند. مسئلۀ جستار کنونی تبارشناسی تاریخی آن مدّعا، و ارزیابی منطقیِ این دلیل است. فرضیۀ ما این است که از نظر تاریخی، نزاع بر سر امکان یا امتناع استدلال تکمقدمهای به رواقیان بازمیگردد: خروسیپوس رهبر مخالفان بود؛ و آنتیپاتر تراسوسی پیشوای موافقان. این نزاع رواقی به دست اسکندر افرودیسی وارد منطق مشائی گردید و با نظریۀ قیاس ارسطو درآمیخت و، در نتیجه، مسئلۀ رواقیِ «استدلال تکمقدمهای» با مسئلۀ ارسطوییِ «قیاس تکمقدمهای» خلط شد. ابنسینا واسطۀ انتقال این مسئله از اسکندر به سهروردی است. دلیل سهروردی، اگر ناظر به امتناع استدلال تکمقدمهای باشد، بیشک، نادرست است؛ ولی اگر ناظر به امتناع قیاس تکمقدمهای باشد، میتواند بهرهای از صحت داشته باشد.
Suhrawardi claims that there can be no one-premissed syllogism, and he makes a reason for this. The issue of the current article is the genealogy of that claim and the logical evaluation of this reason. Our hypothesis is that, historically, the conflict over the possibility or impossibility of the one-premissed reasoning goes back to the Stoics: Chrysippus was the leader of the opposition; and the Antipater of Trasus was the leader of conservativism. This conflict by Alexander Aphrodisias came into the Prepatetic logic, and merged with Aristotle's Syllogistic, and, consequently, the stoical problem of "one-premissed reasoning" was confused with the Aristotelian question of "one-premissed syllogism." Ibn Sina is the source of the transmision of this issue from Alexander to Suhrawardi. Suhrawardi's argument, if he views the refusal of the one-premissed reasoning, is, of course, incorrect; but if he is to refuse the one-premissed syllogism, he can have a good deal of truth.
خلاصه ماشینی:
او مینویسد: قیاس کمتر از دو گزاره نیست، زیرا یک گزارۀ تک اگر همۀ نتیجه را در بر داشته باشد، شرطی است، که اندر آن از وضع یا رفع بهوسیلۀ گزارهای دیگر گزیر نیست؛ و این همان قیاس استثنایی است.
اگر همۀ مطلوب را در بر داشته باشد، آنگاه گزارهای شرطی خواهد بود که باید یکی از اجزای آن را با گزارهای دیگر وضع یا رفع کرد، که درهرصورت قیاسی استثنایی شکل خواهد گرفت؛ و قیاس استثنایی، بیشک، استدلالی دومقدمهای است.
ولی این گزاره بهتنهایی نمیتواند مطلوب را نتیجه دهد، بلکه گزارۀ دیگری که «د» را در بر دارد، یعنی «هر ب د است»، نیز باید وجود داشته باشد.
1. 6 اعتراض نخست و پاسخ به آن برای شق اول و دوم استدلال سهروردی مثالهای نقضی، بهترتیب، برپایۀ حذف عطف و معرفی فصل ذکر شد؛ اما چنانکه یکی از داوران محترم معتقد است، «دو قاعدۀ حذف عطف و معرفی فصل در آرای سهروردی وجود ندارد و حتی معلوم نیست که آیا میتوان این قواعد را به منطق او افزود یا نه؟ بر این اساس نمیتوان مدعی شد که این مثالهای نقض در چهارچوب منطق قدیم نیز قابلطرح است».
سهروردی میگوید که قیاس تکمقدمهای وجود ندارد، زیرا اگر چنین قیاسی وجود داشته باشد، آنگاه یا شامل همۀ مطلوب است یا شامل بخشی از مطلوب؛ که در شق اول به قیاس استثنایی بازمیگردد و در شق دوم به قیاس اقترانی.