چکیده:
از مقدمات رسیدن به مراد متکلم قول لغوی در معنای موضوع له است. ولی قول او از ظنون و تحت اصل عدم حجیت است. بنابراین برای حجیت آن نیاز به دلیل داریم. در تحقیق پیشرو دلیل سیره عقلا که از باب رجوع جاهل به عالم است و یا اجماع عملی علما بررسی شده و بیان شده که این سیره در امور حدسی و نه حسی است و قول لغوی جمع استعمالات است و حسی پس تخصصا خارج میباشد. سپس این اشکال طرح شده که اهل لغتی نداریم که هدفش تعیین معنای حقیقی باشد یا اگر داشته باشیم قول او حجت نیست اما در تفاصیل معنا به جهت انسداد صغیر از باب ظن مطلق حجت است. بررسی دلیل حجیت حجج، ثمراتی دارد؛ بنابراین اگر قول لغوی را حجت بدانیم چون تعبدی نیست باز نیازمند بررسی وجه حجیت هستیم.
خلاصه ماشینی:
سپس این اشکال طرح شده که اهل لغتی نداریم که هدفش تعیین معنای حقیقی باشد یا اگر داشته باشیم قول او حجت نیست اما در تفاصیل معنا به جهت انسداد صغیر از باب ظن مطلق حجت است.
مقدمه ملاحظه میشود که این بحث در کتب اولیه علم اصول مطرح نشده تا محدوده کمی قبل از شیخ انصاری مطرح شده و مورد بررسی فقها قرار گرفته است ممکن است با نگاه اولیه به ذهن برسد که قول لغوی مشخص است که حجت است مثل ظواهر اما اینگونه نیست اگرهم حجت باشد باید بررسی نمود که وجه حجیت آن چیست؟ چون که کشف مناط حجیت در عرف ما را بینیاز از اینکه آیا این مناط مکشوفه نزد شارع تأیید شده یا خیر، نمیکند.
حال مسئله این است که آیا فلان لغوی گفت فلان لفظ فلان معنای حقیقی را دارد آیا ظن حاصل از قول او دلیل دارد تا از تحت اصل حرمت تعبد به ظنون خارج شود و تبدیل گردد به ظن خاص یا خیر بلکه دلیل ندارد و حجت نیست و باید دنبال سایر طرق بود مثل اطراد یا....
انسداد صغیر شیخ قائل شدند به اینکه در اکثر لغات با رجوع به عرف علم به معانی موضوع له حاصل میشود و از عدم حجیت قول لغوی انسداد در بیان حکم الله رخ نمیدهد چون موارد قلیلی هست که علم به وضع له نداریم اما در همان معانی معلومه نسبت به مصادیق آن شک زیادی وجود دارد مثل لفظ غوص یا وطن و...