چکیده:
عصر تیموریان (771-913 ق.) دوره ظهور، اوج گیری و فعالیت هر چه بیشتر فرقه های صوفیانه در جامعه بود. از این رو مردم نیز در این عصر در قیاس با اعصار پیشین هر چه بیشتر به این فرقه ها علاقه نشان داده و از دین رسمی فاصله گرفتند. در این میان اما میزان محبوبیت و شهرت سلسله های طریقتی صوفیه در جامعه عصر تیموری به هیچ وجه یکسان نبود. یکی از این طریقت ها که توانست جایگاه بسیار قابل توجهی چه در میان مردم و چه در میان طبقات بالای جامعه عصر تیموری بدست آورد، سلسله نقشبندیه بود.طریقتی که به وفور میتوان نامش، فعالیت هایش، محبوبیت رهبرانش، جمع مریدانش و پیوستگی و همبستگیش با حکومت تیموریان را در منابع این دوره یافت. مسئله اصلی مقاله حاضر این است که اولا چرا سلسله نقشبندیه توانسته بود در میان جامعه عصر تیموری جایگاه قابل توجهی کسب نماید؟ و ثانیا چرا حکومت تیموریان رابطه بسیار محکمی با این سلسله صوفیانه ایجاد کرد؟ یافتههای این تحقیق که به شیوه توصیفی_تحلیلی و با روش تاریخی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام گرفته، بیانگر آن است که خط مشی طریقت نقشبندیه در نزدیکی به شریعت اهل سنت و دوری از بسیاری از تعالیم صوفیانه زاویه دار با شریعت در ابتدا توانست در میان آحاد مردم هوادارانی به دست آورد. ثانیا حکومت تیموری با فهم درست جایگاه این سلسله صوفیانه در میان مردم تحت حاکمیتش سعی داشت با نزدیکی به این سلسله از مشروعیتبخشی ایشان استفاده نماید.
خلاصه ماشینی:
مسئله اصلی مقاله حاضر این است کـه اولاً چرا سلسله نقشبندیه توانسته بود در میان جامعه عصر تیموری جایگاه قابل توجهی کسب نماید؟ و ثانیاً چرا حکومت تیموریان رابطه بسیار محکمی با ایـن سلسـله صـوفیانه ایجـاد کـرد؟ یافتـه هـای ایـن تحقیق که به شیوه توصیفی _تحلیلی و با روش تاریخی و بـر اسـاس منـابع کتابخانـه ای انجـام گرفتـه ، بیانگر آن است که خط مشی طریقت نقشبندیه در نزدیکی به شریعت اهـل سـنت و دوری از بسـیاری از تعالیم صوفیانه زاویه دار با شریعت در ابتدا توانست در میان آحاد مردم هوادارانی به دست آورد.
نقشبندیه با تأکید بر فقه سیاسی اهل سنت وفاداری خود را بـه سـلطان حاکم اعلام می داشت و بر این باور بود که برای کاستن از رنـج مـردم بایـد بـا حکومـت هـا همکاری فعال داشت .
در حقیقت طریقۀ نقشبندیه از یک طرف اصول عزلت گزینی را که مانع بسیاری به ویژه اهل بازار و تجارت برای گرایش به تصوف بود از میان مـی بـرد و از سوی دیگر با نفی ظاهرسازی ها، ریاکاری ها و خود برتر بینی های رایج برخی فرقه های صوفی و بی توجهی به کرامات ساختگی و ادعاهای گزاف ، تصوف را بیش از گذشته به عامـه مـردم ١ رضی الدین عبدالغفور لاری (١٣٤٣)، تکلمه ، تصحیح بشیر هروی ، کابل : انجمن جامی ، ص ٢.