چکیده:
عبید زاکانی شاعر و طنزپرداز قرن هشتم است که حکایتهای طنزآمیز شاعر در رسالة دلگشا زبان تند و گزندة او را در اعتراض به فضای اجتماعی و سیاسی روزگارش بهخوبی نمایاندهاست. نظـریة «انـگاره معنایـی طنـز» ویکتور راسکین (Victor Raskin) حرکتی اساسـی است که در مقابل رویکـرد طبقهبندی سنتـی طنـز قرار میگیرد. این نظریه سرآغاز بررسیهای زبانشناسانه و معناشناسانه در حوزة طنز گردید و بر نظریهها و الگوهای متأخر پس ازخود تأثیر گذاشت که از جملة این الگوها، طرح ارائهشده توسط رابرت لیو (Robert Lew) است. از دیدگاه لیو طنز زبانشناختی از غیر زبانشناختی جداست و آن چه سبب شکلگیری طنز مبتنی بر ویژگیهای زبانشناختی میگردد، نوعی ابهام است که در حوزة آوایی، واژگانی و نحوی روی میدهد و عبید زاکانی برای طنزآمیز کردن حکایتهای رسالة دلگشا از امکانات زبانی (طنز عبارتی) و امکانات غیر زبانی (طنز موقعیت) بهره بردهاست. بنا بر این، پژوهش پیش روی با هدف معرفی الگوی رابرت لیو و تبیین طنز در حکایتهای رسالة دلگشای عبید زاکانی بر اساس چارچوبهای نظری این الگو در 355 حکایت از رسالة دلگشا انجام شدهاست که نتایج نشان میدهد، چارچوب نظری این الگو تا حد زیادی قابلیّت تحلیل طنز در حکایتهای رسالة دلگشای عبید زاکانی را دارد.
خلاصه ماشینی:
از دیدگاه لیو طنز زبان شناختی از غیر زبان شـناختی جداسـت و آن چـه سـبب شـکل گیری طنـز مبتنی بر ویژگیهای زبان شناختی میگردد، نوعی ابهام است که در حوزۀ آوایی، واژگانی و نحوی روی میدهد و عبید زاکانی برای طنزآمیز کردن حکایت های رسالۀ دلگشا از امکانات زبانی (طنز عبارتی) و امکانات غیـر زبـانی (طنز موقعیت ) بهره برده است .
٢-٢- الگوی رابرت لیو رابرت لیو طنزهای کلامی را به دو بخش زبان شناختی و غیر زبـان شـناختی تقسـیم مـیکنـد و معتقد است که طنزهای زبان شناختی، برخلاف گروه دوم بنا بر فرآینـدی کـه در اصـول یـک زبـان صورت میگیرد، ساخته میشوند، اما طنزهای غیر زبان شـناختی رخـدادهایی هسـتند کـه شـرایط معمول محیط را بر هم میزنند، چون وصـف رخـدادی در جهـان خـارج از حیطـۀ زبـان و واژگـان هستند، چنان که انسان در شناخت خود از محیط پیرامون ، همواره نظم و ترتیـب خاصـی را بـرای همۀ فرآیندها و رخدادهای جهان در ذهن ذخیره کرده و انتظارات و واکنش هـای او در برخـورد بـا این رویدادها بر اساس همان شناخت موجود در ذهن شکل میگیرد.