چکیده:
یکی از شاخههای اصلی کارآفرینی, کارآفریتی در سازمان است که بدون شک سوم چشم گیری در توقیق و تعالی سازمانها
دارد. کارآفرینی سازمانی راهی برای بازآفرینی قابلیتهای اقتصادی و سازمانی به شمار میرود. از سوبی دیگر, فرهنگ
سازمانی, نوعی احساس هویت را به اعضای سازمان اعطاء میکند. فرهنگ باعث میشود که در افراد. تعهداتی فراتر از منافع
و علایق شخصی ایجاد شود. مدیران سازمانها میتوانند از طریق فرهنگ سازمانی, با قوانین نانوشته, بهوسیله هنجارهای
گروهی و مراقبتهای ناشی از آن, اعمال و رفتار شغلی و اجتماعی کارکنان را کنترل کنند.
تعیین کننده ای درحر کت سازمان به سمت نو آوری, خلاقیت و کار آفرینی داشته باشد .
میزان پاسخگویی, مشتری مداری و توجه و حساسیت به محیط و انتظارات آن نشات گرفته از فرهنگ سازمانی است .
پژوهش ها و مطالعات و نظریات مدبریتی جدید از تاثیر و نقش بسزای فرهنگ سازمانی در ایجاد و ارتقاء جو و روحیه کار آفرینی
در سازمان حمایت می کنند.
تاثیر فرهنگ سازمانی بر ایجاد زمینه مساعد برای رشد به روز کارآفرینی سازمانی مورد تایید و تاکید صاحب نظران دانش
مدیریت است .
چنین به نظر میرسد که در میان وزارتخانهها و سازمانهای موجود در کشورء وزارت تعاون, کار و رفاه اجتماعی به عنوان یکی
از وزارتخانههای تاثیرگذار در حوزه کار آفرینی و اشتغال برای دستیابی به اهداف و رسالتهای خود با چالشهای فزایندهای
روبرو است.توسعه کارآفرینی سازمانی و توجه جدی به ارتقاء فرهنگ سازمانی کارآفرینانه یکی از اساسی ترین راهکارهای
مواجهه با چالشهای یادشده در وزارت تعاون کارورفاه اجتماعی است.
جامعه آماری این تحقیق ۶۸۷ نفر از مدیران, کارشناسان و کار کنان این وزارتخانه هستند که تعداد ۱۲۰ نفر از این عزیزان به
عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. انتخاب اعضای نمونه به صورت طبقهای متناسب و تصادفی از جامعه آماری انجام گرفته
در این تحقیق از سه روش ذبل برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است: مطالعه اسنادی و کتابخانهای؛ جستجو از طریق
منابع الکترونیکی ومطالعه میدانی ابزار اصلی تحقیق حاضر پرسشنامهای است که توسط پژوهشگر و با همکاری و مشاوره
اساتید راهنما و مشاور تهیه شده است. به منظور محاسبه قابلیت اعتماد از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزبه و
تحلیل این تحقیق در دو بخش آماری توصیفی و آمار تحلیلی یا استنباطی انجام شده است.
نتایج پژوهش حاکی از آن است بین فرهنگ سازمانی و کارآفرینی سازمانی از دیدگاه کارکنان آن وزار تخانه رابطه معناداری
وجود دارد .و سایر فرضیات پژوهش نیز مبنی بر رابطه معنادار کار آفرینی سازمانی با مولفه های مختلف فرهنگ سازمانی بعنی
مولغه های درگیر شدن در کار (توانمند سازی, تیم سازی و توسعه قابلیت ها ) سازگاری (ارزشهای بنیادین, توافق, هماهنگی
و پیوستگی )» انطباق پذیری ( ایجاد تغییر, مشتری گرابی یادگیری سازمانی, رجحان منافع سازمانی ) و رسالت (جهت گیری
استراتژیک, اهداف و مقاصد وچشم انداز ) تایید گردید و در این رهگذر بین دیدگاه کارکنان و مدیران آن سازمان در خصوص
معناداری رابطه فرهنگ سازمانی و کارآفرینی سازمانی تفاوت معناداری مشاهده نگردید