چکیده:
هویت هر سرزمینی برگرفته شده از اندیشهها و مبانی فکری گروههای مختلفی است که در اجتماع آن سرزمین شکل میگیرد. در واقع آن چیزی که یک فرهنگ را به صورت تمدنی با هویت مشخص و مستقل در میآورد همانا جنبههای گوناگون فکری آن تمدن در حوزههای مختلف است. مسلما یکی از مهمترین این جنبهها در تمدن ایرانی ـ اسلامی مسئله عران و تصوف میباشد؛ چنانچه این نحله به اشکال مختلف و با فراز و فرودهای بسیار، تقریبا همیشه در جامعه ما حضور داشته است.
در واقع یک سری آموزشهای مشخص، این حضور فعال و همیشگی را حمایت میکردند؛ به بیان دیگر آن چیزی که صوفیه را در جامعه ما خصوصا تا قبل از قرن دهم هجری به صورت یک طبقه بسیار قدرتمند اجتماعی درآورد، همین آموزههای آنان بود. این آموزهها در کنار تعالیم دیگر نهادهای اجتماعی ما باعث گردیدند که هویتی مستقل به نام هویت ایرانی که چند قرنی بود کم رنگ شده بود از نو در قرنهای هفتم و هشتم بازیابی شود.
از سوی دیگر خود صوفیان جدای از تعالیمشان، دارای یک کارکرد مستقیم تمدنی بودند که تالیف کتب بسیار زیاد و نیز انتقال اصول خود به بیرون از مرزهای جغرافیایی ایران تا چین و اروپا از جمله آنهاست.
این مقاله با تفکیک مسئله، به آموزههای صوفیه و میراث صوفیه در پی دستیابی به نحوه تاثیرگذاری آنان درهویت ایرانی میباشد
خلاصه ماشینی:
مثلا در مفاهیمی چون عشق، دریافت وقت، صلح کل و تصوف نظری ـ که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت ـ باید در نظر داشت که هر کدام از این موضوعات در جریانات و تطورات تاریخی ایران قابل فهم هستند و مشخصا در بحث ما این مفاهیم هر کدام هم ثمره منش و روش ما ایرانیان هستند و هم قوامدهندهی آن؛ و به واقع چه کسی میتواند هویت یک ملت را از تعلمیات و آموزههای بنیادی آن ملت جدا کند آموزههایی که نه تنها بیارتباط با اصل موضوع هویت ملت نمیباشند، بلکه شالودههای فرهنگی و اخلاقی یک جامعه بر اساس آن شکل گرفته است.
همچنین این سلاسل پس از ورود به هند ارتباط فرهنگی خود را با سرزمین مادری از دست نداده، عاملی قوی برای نشر و گسترش این فرهنگ در آن سرزمین شدند؛ چنانکه زبان رسمی هند برای قرون متمادی زبان فارسی بود و از سوی دیگر کتابهایی که در آنجا در خصوص تصوف نگاشته شده، حتی بسیار بیشتر از کتابهایی است که در این موضوع در خود ایران نوشته شده است.
چنانچه میتوان مفاهیم و موضوعات استفاده شده از سوی آنها را در ابعاد مختلف جامعه دید؛ به عنوان مثال اهل فتوت یا فتیان که یکی دیگر از طبقات بسیار پرکار اجتماعی ما بودند بسیاری از اصول خود را از تعالیم صوفیه اقتباس کردهاند چنانچه این موضوع در فتوتنامههای متعددی که باقی مانده است به وضوح نشان داده شده است.