چکیده:
یکی از مباحث بحثبرانگیز کلام جدید در حوزه مهدویتپژوهی، مسئله چگونگی رفتار و ارتباط امام زمان(عج) با پیروان سایر ادیان در دوران ظهور است. یکی از آن مسائل، «پلورالیسم هنجاری در سیره مهدی» است.
متاسفانه از دیرباز، به دلیل سوءبرداشت و فهم قشری از برخی متون و روایات، باور به خشونت و برخورد تند امام عصر(ع) با نامسلمانان در اذهان توده شیعیان نفوذ کرده و موجب بیرغبتی و هراس برخی زودباوران از درک آن روزگار پرفضیلت شده است؛ ازاینرو، نوشتار حاضر با توجه به نیاز علمی جامعه امروزی به مباحث اخلاقی و با توجه به بحران معیار در رفتار با غیر همکیشان، درصدد فهم منطقی از الگوی رفتار ارتباطی با پیروان سایر ادیان، در پرتو آموزههای مهدویت، برآمده و به سبک مسئلهمحور و روش تحلیلیتوصیفی به تبیین مبانی، ادلّه و مولفههای این الگوی اخلاقی پرداخته است.
در این مقاله، ادعا و استدلال شده است که طبق سیره و فرهنگ مهدوی، مناسبات ما با غیرمسلمانان باید مبتنی بر احترام و مهرورزی، آزادی و کرامت انسان، رعایت حقوق اقلیتها، رفق و مدارا، تاکید بر اصول مشترک، همزیستی مسالمتآمیز، گفتمان عقلی و مذاکره علمی باشد.
خلاصه ماشینی:
به نظر میرسد چنین امام و رهبری، در عین برخورداری از قاطعیت در مقابل ظلم، انحراف، نفاق، کفر و شرک، طرفدار و مجری حقوق فطری و الهی بشر و نیز حامی اقلیتهای مذهبی خواهد بود 1 ؛ چنانکه جدش رسولالله(ص) و ائمه اطهار(ع) با الهام از آیات قرآن در برابر اهل کتاب و حتی مخالفان و منکران دین اسلام اینگونه بودند و پیروان خود را به خوشرفتاری و انصاف در حق پیروان سایر ادیان و مذاهب سفارش میکردند (سبحانی، 1370: 528).
درخور مطالعه و پژوهش است، از میان ابعاد مختلف عدالت مهدوی، آنچه مدنظر نوشتار حاضر است پاسخ به این سؤال است که سلوک و رفتار ارتباطی آن حضرت در آغاز قیام و دعوت فراگیر خویش و در دوران استقرار حکومت جهانی خود، با پیروان سایر ادیان و مذاهب، چگونه خواهد بود، و چه شاخصههایی از آموزههای مهدویت بهمنزلۀ الگوی رفتاری با غیرمسلمانان - برای عرضه به دنیای امروز - استنباط و ارائه میشود.
علاوه بر اینها، از روایاتی که بهنحو اطلاق بر عدالت قضایی و ادای حقالناس دلالت دارند اصل احترام بهحقوق اقلیتها در الگوی رفتار ارتباطی امام عصر(عج) با پیروان سایر ادیان و مذاهب استنباط میشود؛ ازجمله این روایات، فرمایش امام باقر(ع) است که فرمود «پس از ظهور مهدی(ع) هیچ حقی از کسی بر عهده دیگری نمیماند، مگر آنکه حضرت آن را بازمیستاند و به صاحب حق میدهد» (مجلسی، 1403ق، 52: 224؛ عیاشی، 1411ق، 1: 61).