چکیده:
در دوره اوّل خلفای عباسی (132ـ232ق)، با توجه به سیاست بهکارگیری ایرانیان در امور مملکتداری، زمینه حضور افراد و خاندانهای ایرانی در دستگاه خلافت فراهم شد. عملکرد مطلوب و توانایی ایرانیان در مناصب اداری، سبب شد که برخی از آنان حتی تا منصب وزارت نیز پیش بروند. یکی از وزرای ایرانی این دوره، ابوایوب موریانی (154ق) است. او طی هفده سال حضور در دربار منصور، در سیاستگذاریها و دیگر امور مربوط به خلافت، به ایفای نقش پرداخت.
این مقاله به روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای، در پی آن است تا نقش ابوایوب موریانی و خط مشی او را بهعنوان یک دیوانسالار ایرانی در دستگاه خلافت عباسی مورد واکاوی قرار دهد. یافتههای پژوهش، نشاندهنده تمایز موریانی در منصب وزارت در مقایسه با دیگر وزرای ایرانی مانند ابوسلمه خلال و خالد برمکی است. وی در دوران وزارت خود، افزون بر مشورتدهی به خلیفه، پیگیر منافع شخصی خود هم بود و با دسیسهچینی علیه دیگر رجال فعالِ زمانه خویش، گونهای از قدرتطلبی و سلطهجویی انحصارگرایانه را در عملکرد خود باقی گذاشت
خلاصه ماشینی:
ابوایوب موریانی، منصور عباسی، منصب وزارت، دیوانسالاری، روابط ایرانیان و عباسیان مقدمه بسیاری از پژوهشگران تاریخ اسلام، خلافت عباسی را با توجه به اوضاع سیاسی و اداری آن تا اواسط قرن چهارم هجری به دو دوره مشخص «عصر اول» و «عصر دوم» تقسیم کردهاند.
همچنین، محمد احمد برانق در مقاله خود تحت عنوان «من الوزراء الإسلامیین: أبو أیوب الموریانی» به شیوه روایی و با استناد به منابع محدود، به معرفی فعالیتهای موریانی پرداخته است؛ اما به نقش موریانی در سیاستگذاریهای خلیفه و مناسبات او با دیگر صاحب منصبان حکومتی اشاره نکرده است.
در مقاله پیش رو، تلاش شده تا تصویری روشن و شفافی از ویژگیها و فعالیتهای ابوایوب موریانی در دوره وزارتش ارائه گردد و از این رهگذر، به پرسش زیر پاسخ داده شود که اقدامات ابوایوب موریانی، بهعنوان وزیر در دربار خلیفه منصور، در سیاستگذاریهای خلافت عباسی و در کشاکش با سایر ارکان قدرت در چه زمینههایی و با چه جهت گیریهایی همراه بوده است؟ در این پژوهش، با بهرهگیری از روایات تاریخی تلاش میگردد، ضمن اشاره مختصر به جایگاه اداری وزیران در عصر عباسی، به بررسی روابط میان ابوایوب و صاحب منصبان حکومتی و مناسبات منصور عباسی و ابوایوب، و نیز رویکرد سیاسی این وزیر ایرانی در مقایسه با وزیران ایرانی پیش از او پرداخته شود.
به نظر میرسد میانجیگری ابوایوب، نقش مهمی در تغییر جایگاه منصور داشته است و به همین دلیل، وقتی منصور به خلافت دست یافت، ابوایوب را به خود نزدیک نمود و سپس، به مقام وزارت رساند.