چکیده:
حکومت اتابکان آذربایجان با استفاده ازمنصب اتابکی موجود در ساختار حکومتی سلجوقیان و اختلافات داخلی شاهزادگان سلجوقی توسط اتابک شمسالدین ایلدنیز شکل گرفت. خاندان ایلدنیز در عصر اتابکی که از سال 540 هـ تا 621 هـ به درازا کشید،به اسم سلاطین سلجوقی، قلمرو سلجوقیان عراق را در این دوره به دست گرفته و حکومت و مقام اتابکی را موروثی کردند. مساله اساسی در این تحقیق شناخت اصول حاکم بر مناسبات اتابکان آذربایجان بهعنوان نمایندگان نظام سلطنت سلجوقی و سپس صاحبان آن، با دستگاه خلافت عباسی میباشد که بهعنوان رهبر معنوی جهان اسلام سعی در احیای هویت سیاسی از دست رفته نهاد خلافت در دوران نابسامان سیاسی سلجوقیان را داشتد. روش تحقیق این پژوهش به روش کتابخانه ایی و با عنایت به منابع اصلی و تحقیقات جدید و با رویکردی توصیفی و تحلیلی بوده و دست آورد آن نشان میدهد که در طول دوران حکومت اتابکان، روابط این دو نهاد به دلایل مختلف، با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بوده و در این رابطه سیاسی، خلفای عباسی از هر فرصتی برای احیای هویت سیاسی خلافت و تسلط بر ماترک سلجوقیان عراق استفاده می کردند.
Atabegs of Azarbaijan emerged and gained power with the help of Atabeg Shamsuddin
Ildeniz, and by way of using the Atabeg office which existed in the Seljuqid ruling system
and also through taking advantage of internal conflicts amongst the Seljuqid princes. Ildeniz
dynasty ruled the Iraq Seljuqid territory from 540 to 621 AH under the name of Seljuqid
Sultans and made the Atabeg office and government hereditary. The main idea behind this
research is to identify the principles governing the relations of Atabegs of Azarbaijan—as
the representatives of Seljuqid Monarchy—with the Abbasid Caliphate who, as the spiritual
leaders of the Islamic world, were trying to revive the political identity of the Caliphate which
was lost during the political chaos in the Seljuqid period. Using a descriptive and analytic
approach, the present research focuses on the main references and new studies, and its
results show that during Atabegs monarchy the relations of the two aforementioned identities
undergone numerous ups and downs, due to different reasons, and in this political relation
Abbasid Caliphs used every opportunity to revive the political identity of caliphate in order to
dominate over what remained from Iraq of Seljuqids.
خلاصه ماشینی:
بحران های سیاسی ناشی از تقســیم امپراتوری سلجوقی و سلطنت هم زمان ســنجر در شــرق و سلطنت پسران ســلطان محمد تاپار چون محمود و مسعود در غرب و برخوردهای ناشی از این نوع حکومت و نتایج مثبت آن برای خلافت و نیز اقدامات خلیفه المسترشد بــالله و فرزندش الراشــد بالله ، مثل افزایش برخــی اختیارات خلیفه چون جمع آوری ســپاه و انجام فرماندهی جنگ ها، برپایی چادر جنگی برای خلیفه که خاص حاکمان مستقل بود، به بهانه مقابله با شورش های متوالی دبیس بن صدقه مزیدی ٦ یا در برابر حملات مستقیم محمود٧ و مسعود به بغداد و تقبل نهاد خلافت به عنوان یک نیروی سیاســی و نظامی دارای قدرت از ســوی سلطان محمود٨ ٦.
در مورد مرگ خلیفه المسترشــد، نک : بنداری، ص ٢١٢؛ ابن جوزی، ج ١٠، ص ٤٦، ٤٩؛ ابن اثیر ج ١١، ص ٣٤؛ ابن اثیر، اتابکیه ، ص ٥٠؛ الملک الموید عماد الدین ابوالفداء، المختصر فی الاخبار البشر، ج ٢(مصر: بی تا)، ص ٩؛ ابوالفرج غریغوریوس ابن العبری، مختصر الدول ، مترجمان محمدعلی تاج پور و حشمت الله ریاضی (تهران : انتشارات اطلاعات ، ١٣٦٤)، ص ٣٥٤ و ٣٥٩؛ ابن قلانسی، ص ٢٥٠؛ سبط بن جوزی، ج ١٢، ص ١٨١- ١٨٠؛ ابن واصل ، ج ١، ص ٦٠؛ ابن عمرانی، ص ١٨٦.
راوندی، ص ٣٦٤- ٣٦٣؛ بنداری، ٣٦٣؛ بهاء الدین محمد بن حســن بن اســفندیار کاتب ، تاریخ طبرســتان ، چاپ دوم ، به تصحیح : عباس اقبال ، (تهران : کلاله خاور، ١٣٦٦) ص ٢٥٤؛ رشیدالدین ، ص ١٢٢؛ حسینی، ص ١٠٤.