چکیده:
وامواژههای مختلف زبان ترکی در کهنترین متون و نمونههای نظم و نثر فارسی راه یافته است. دربارۀ لغات و ترکیبهای عربی در مفصلترین و مهمترین منظومۀ بازمانده از سدۀ چهارم، شاهنامة فردوسی، پژوهشهای بسیاری انجام شده است؛ اما هیچ پژوهش مستقلی دربارۀ واژههای ترکی این متن وجود ندارد. در این مقاله برای نخستینبار لغات و نامهای ترکی حماسۀ ملی ایران بر اساس جدیدترین و منقّحترین تصحیح آن، ویرایش دوم متن خالقی مطلق، استخراج و در چند بخش بررسی شده است: الف) واژههای ترکی؛ ب) ترکیبهای ترکی ـ فارسی؛ ج) نامهای خاص؛ د) لغتهای ترکی ابیات دقیقی؛ ه) واژههای نیازمند بررسی بیشتر. بر اساس این تحقیق، ده لغت و شش نام خاص ترکی در ابیات فردوسی و چهار واژه و دو اسم خاص نیز در هزار و پانزده بیت منقول از دقیقی در شاهنامه به کار رفته است. در میان کلمات ترکی شاهنامه بهترتیب، واژههای تُرک، خاقان، تاراج و خدنگ بسامد بیشتری دارد.
خلاصه ماشینی:
یک بار در دو بیت الحاقی در داستان نبرد رستم و پولادوند که افراسیاب به پسرش شیده میگوید برود و به ترکی به پولادوند یادآوری کند که اگر رستم را بر زمین افکند او را با شمشیر بکشد: به ترکی بیاموز و راهش نمای مگر روستم را درآرد ز پای بگویش که چون او به زیر آوری به شمشیر کن زان سپس داوری (فردوسی، 1386: 3/ 276/ زیرنویس 13) باری دیگر در روایت رفتن جاماسپ به گنبدان دژ برای آوردن اسفندیار چند بیت افزوده شده است؛ در این ابیات آمده است که جاماسپ چون از میان و محاصرۀ تورانیان، ترکان، میگذرد با ایشان به زبان ترکی سخن میگوید تا شناخته نشود: هر آن کس که او را بدیدی به راه بپرسیدی او را ز توران سپاه به آواز ترکی (بر آواز ترکان) سخن راندی بگفتی بدان کس که او خواندی ندانستی او را کسی حال و کار که گفتی به ترکی سخن هوشیار (همان: 5/ 191/ زیرنویس 17) تورانیان در سنتهای ملی و روایی با ایرانیان هم نژادند8 و این بیش از هر چیز از نامهای ایرانی بیشترِ شاهان و یلان و مکانهای توران زمین در اوستا، متون پهلوی، شاهنامه و منابع تاریخی دریافته میشود؛ اما گاهی آنها در شاهنامه، ترک و ترکان خوانده شدهاند.