چکیده:
علم کلام در سیر تطوّر تاریخی خود، همواره با رویکردهای مختلفی مواجه بوده است. یکی از رهیافتهای مشهور در کلام شیعی، رویکرد عقلگرایی فلسفی است. در مکتب «کلام فلسفی»، مسائل و دعاوی کلامی با استفاده از وجودشناسی و بهرهگیری از قواعد و اصطلاحات فلسفی، در قالب روش برهانی تقریر و تبیین میشوند. دیدگاه رایج، شکلگیری و تاسیس این مکتب را در قرن هفتم توسط خواجه نصیرالدین طوسی میداند؛ لیکن ما دراین نوشتار بر آنیم تا با روش توصیفی ـ تحلیلی، ضمن ارائه تعریفی جامع از کلام فلسفی، با استنباط معیارها و مولفههای این مکتب کلامی، به بررسی و تحلیل نقش ابواسحاق نوبختی در پیدایش کلام فلسفی شیعه بپردازیم. بیشک، بازشناسی ملاکها و شاخصهای این مکتب کلامی ازجمله: طرح مباحث وجودشناسی در آثار کلامی؛ بهرهگیری از اصطلاحات و قواعد فلسفی؛ اخذ رهیافت برهانی در اثبات دعاوی کلامی؛ استقلال عقل و استناد حداقلی به ادلّه نقلی، در فهم نحوه شکلگیری و زمان پیدایش این مکتب از اهمیت فراوانی برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
همچنین از آنجا که برخی طبق نظریه رایج و مشهور، ظهور کلام فلسفی را بهطور مشخص در قرن هفتم و بهدست خواجه نصیرالدین طوسی دانستهاند، (صادقی حسنآبادی و عطایی نظری، 1391: 4) پژوهش حاضر ضمن عدم پذیرش این نظر، با ارائه و تبیین این فرضیه که متکلمان نوبختی بهویژه ابواسحاق که پیشگام و مؤسس کلام فلسفی شیعه بوده و نقش بسزایی در فرایند فلسفی شدن کلام امامیه داشتهاند، باب نوینی از تتبعات کلامی را فراروی محققان و صاحبنظران میگشاید؛ باشد که مفید افتد و علاقهمندان به تاریخ کلام و طالبان سرگذشت پر مجد و عظمت نژاد ایرانی ـ اسلامی را وجیزهای فراهم شود.
(مطهری، 1373: 5 / 155) البته اهمیت و ارزش خدمات و ابتکارات فلسفی خواجه در ساحت علم کلام و تمایز روش و مکتب وی از سایر جریانهای کلامی ـ فلسفی، بر کسی پوشیده نیست؛ اما اگر معیار فلسفی شدن کلام را منحصر در فیلسوف بودن و تعلق متکلم به یک نظام و مکتب فلسفی منسجم و مستقل ندانیم و با انتظاری حداقلی، تنها به وجود مؤلفههایی نظیر طرح مباحث وجودشناسی در آثار کلامی و بهرهگیری از اصطلاحات و قواعد فلسفی در قالب روش استدلال برهانی، برای کلام فلسفی قائل باشیم، آنگاه باید متکلمان نوبختی و بهطور خاص، ابواسحاق ابراهیم بن نوبخت را پیشقدم و آغازگر این جریان بدانیم و براین اساس به این حقیقت اعتراف کنیم که خواجه طوسی با طرح نوینی که در کتاب تجرید الاعتقاد درانداخت، تمام شاخصها و ویژگیهای کلام فلسفی را بهنحو کاملتر و دقیقتر داراست؛ بهطوری که میتوان دوران خواجه را دوران طلایی اوج و کمال مکتب کلام فلسفی شیعه نامید.