چکیده:
مثنوی معنوی مولانا به عنوان یکی از برجسته ترین متون عرفانی ادبیات فارسی، از منظر شاعرانگی نیز ارزش های بسیاری دارد. یکی از جنبه های شاعرانگی زبان در مثنوی، ضمایر و نقش آنها در زیبایی لفظی و معنایی این منظومه ارجمند است. در این مقاله بر اساس آرای فرمالیست های روسی درباره کارکرد شاعرانه زبان، ابتدا مفاهیم آشنایی زدایی و هنجارگریزی شرح داده شده و آنگاه به بررسی قاعده کاهی های معنایی، سبکی، نحوی و واژگانی و قاعده-افزایی ها در باب ضمایر موجود در شواهد شعری مثنوی معنوی و ارتباط آنها با اندیشه شاعر پرداخته شده است. نویسندگان در این پژوهش نشان داده اند که ضمایر در مثنوی معنوی، نقشی گسترده و مهم در شاعرانگی و خیال انگیزی اثر برعهده دارند و غیر از کارکردهای زیبایی شناختی، بار قابل توجهی از انتقال مفاهیم و معنای اثر را نیز بر دوش می کشند
خلاصه ماشینی:
مثلا: آتــش مــا هــم در ایــن کــانون مــا لیلـــی آن مـــا و تـــو مجنـــون مـــا (همان، ج٣: ١١٦١) ما کـه باشـیم ای تـو مـا را جـان جـان تــا کــه مــا باشــیم بــا تــو در میــان (همان، ج١: ٧١) تـــو نیفتـــادی کـــه باشـــی پنـــد او زهـــر او نوشـــید تـــو خـــور قنـــد او (همان: ٤٢٦) گاهی در یک مصرع، ضمایر متعدد جمع می شود: بــا تــو او چونســت هســتم مــن چنــان زیـــر پـــای مـــادران باشـــد جنـــان (همان، ج٣: ٩٧٤) ور برای بنـدهش اسـت ایـن گفـت وگـو آنکه حق گفت او من است و من خـود او (مولوی، ١٣٩٣، ج١: ٣٥٧) دوست حق است و کسی کـش گفـت او کـــه تـــویی آن مـــن و مـــن آن تـــو (همان، ج٢: ٧١٣) گاهی هم تکرار ضمایر اشاره در یک بیت و دشوار شـدن یـافتن مرجـع ایـن ضـمایر موجب تأخیر در دریافت معنای بیت و هنجارگریز شدن زبان شعر می شود: ایــن گرفتــه پــای آن، آن گــوش ایــن این بـر آن مـدهوش و آن بیهـوش ایـن (همان، ج٣: ١٢٧٣) نیسـت ایـن و نیسـت آن هـین واگـذار آنکــه آن هســت اســت آن را پــیش دار (همان: ١١٧٧) می توان اینگونه هنجارگریزی را در مثنوی از نوع قاعدهافزایی هم به شـمار آورد.