چکیده:
در این نوشتار، با تمرکز بر نقش زمان در امکان تألیف میان دو سوی حکم تألیفی پیشینی یا تألیف محض، یعنی شهود محض و مفهوم محض، تلاش میشود تا وحدت ساختاری میان این دو سوی تألیف، بر مبنای بنیاد مشترک میان آنها نشان داده شود. امکان تألیف محض، به معنای امکان برقراری وحدت میان زمان، به مثابة شهود محضِ فراگیر، و من استعلایی و محض، به منزلة وحدت خودآگاهی استعلایی و بنیاد تمامیِ مفاهیم محض فاهمه است. برقراری وحدت میان این دو سو، توسط قوة خیال استعلایی صورت میگیرد و بدین ترتیب، وحدتِ مورد جستجو، در ساختار خیال استعلایی، یعنی وساطت میان دو حیث پذیرندگی و خودانگیختگی به ظهور میرسد. در این مقاله کوشش شده است تا بر مبنای ساختار بنیادینِ شهود محضِ زمان، به مثابة ساختار خودانفعالی یا پذیرندگیِ خودانگیخته، امکان وساطت قوة خیال میان شهود و مفهوم محض، و به واسطة آن، سرانجام – با توجه به تفسیر هایدگر از کانت - امکان وحدت و یکسانیِ آغازین و ناگفته میان ساختار زمان و من استعلایی آشکار شود. امکانی که بنیانگذاری فلسفة استعلایی کانت، یعنی بنیانگذاری سوژة متناهی به مثابة زمان در گروی آن است.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله کوشش شده است تا بر مبنای ساختار بنیادین شهود محض زمان ، به مثابۀ ساختار خودانفعالی یا پذیرندگی خودانگیخته ، امکان وساطت قوة خیال میان شهود و مفهوم محض ، و به واسطۀ آن ، سرانجام – با توجه به تفسیر هایدگر از کانت - امکان وحدت و یکسانی آغازین و ناگفته میان ساختار زمان و من استعلایی آشکار شود.
زمان ، علاوه بر تعریف فوق ، در وهلۀ نخست ، اساسا ممکن کنندة مواجهۀ آگاهی با موجودات به مثابۀ پدیدارها و شرط پدید آمدن هر نوع تصور در آگاهی است ، ثانیا و مهمتر از آن ، زمان علاوه بر «شرط صوری» تمامی تصورات ، در مقام «شهود محض »، تصور و تصویری از توالی محض آنات ایجاد میکند که این تصویر، به سان یک افق ، و نه مانند تصاویر ادراک حسی، اصولا هر نوع اطلاق وحدت بر کثرتی را در ساحت آگاهی ممکن میسازد.
وحدتی که در شناخت محض ، یعنی در شکل گیری حکم تألیفی پیشینی، میان «شهود محض » و «مفهوم محض » به واسطۀ فعل تألیف «قوة خیال استعلایی» صورت میگیرد، یکسره مبتنی بر جایگاه محوری زمان در اندیشۀ کانت است ، به بیان موجزتر: زمان شرط بنیادین روی دادن «تألیف محض »١ است .
ما در مقالۀ حاضر، صرفا از لم اصلی تفسیر هایدگر در جهت ضرورت وحدت ساختاری میان زمان و من محض به واسطۀ خیال استعلایی استفاده خواهیم کرد و به همین رو، بحث را به متن و مقصود خود کانت محدود خواهیم ساخت ، یعنی به تبیین امکان «تألیف محض »، که پدیدآورندة احکام تألیفی پیشینی است ، بر اساس جایگاه محوری زمان .