چکیده:
در این مقاله، به بررسی تطبیقی دیدگاه های شهید مطهری و هگل درباره مسئله تضاد
پرداخته ایم. البته، ادعای مقاله تطبیق کامل دیدگاه این دو فیلسوف نیست؛ در واقع،
کوشیده ایم با مطالعة تطبیقی این موضوع چگونگی گفت وگو میان دو سنت فلسفی را
درباره یک موضوع فلسفی نشان دهیم. به باور ما، شهید مطهری این توان را داشته که
دربارة فلسفه هگل دیدگاه هایی خردمندانه مطرح کند و در مقایسه فلسفه هگل با فلسفه
اسلامی پیش گام باشد. هرچند از فلسفه هگل تفسیرها و برداشت هایی هست که با اصول
متعددی از فلسفه اسلامی ناسازگار است، تفسیرهای جدیدتری از آثار هگل نیز وجود
دارد که سازش میان این دو را بیش از آنچه معمولا تصور می شود، عملی و امکان پذیر
می گرداند. شهید مطهری در موارد متعددی به بحث درباره تضاد و تناقض پرداخته، اما
تکیه اصلی نویسنده مقاله، بر مقاله کوتاهی از شهید مطهری با عنوان «اصل تضاد در
فلسفه اسلامی»و تطبیق دیدگاه های وی با دیگاه هگل است.
خلاصه ماشینی:
هگل معتقد است کانت در کتاب نقد قوة حکم از تأمل به سمت شکل عميقي از فلسفه ، [يعني ] فلســفة نظرپردازانه ، حرکت کرده اســت ؛ زيرا وي در اين کتاب ، محدوديت هاي اســتدلال تأملي (استدلال از طريق مفاهيم محدود بشــري ) دربارة غايت شناسي طبيعي ِ ِ ارگانيســم ها را در کانون بحث قرار مي دهد که در آنجا بخش ها به خاطر کل هســتند؛ هرچند از نظر کانت ، اين امر تبيين مکانيکي ندارد.
اين راه حل عبارت است از اينکه اگر «ماهيت » به نحوي تعريف شود که لزوما شامل وجود نشود و به تعبير ديگر وجود در آن لحاظ نشود، مي توان گفت خدا هيچ ماهيتي ندارد، و اگر ماهيت به نحوي تعريف شود که وجود ضرورتا از آن نفي نشود، بلکه وجود در آن لحاظ شود، اثبات خواهد شد که دربارة ممکن الوجودها، و نه دربارة خدا، وجود جزء ماهيت نيست ؛ تماشاگه راز، پژوهش نامه انديشه هاي استاد مرتضي مطهري اما به نظر مي رسد هگل معتقد است مطرح کردن راه حل براي اين مسئله مستلزم رد قانون عدم تناقض اســت !
مولر متذکر مي شــود که هگل در دست نوشته هاي دانشــجويي که در ١٨١٧ با عنوان «درس گفتارهاي هگل دربارة تاريخ فلسفه » ويراسته و منتشر شد، براي بيان نحوة تنسيق جدول مقولات کانت و پيش روي سه نقد کانت ،١٩ از ِ تماشاگه راز، پژوهش نامه انديشه هاي استاد مرتضي مطهري مثلث تز- آنتي تز- سنتز ذکري به ميان نمي آورد؛ بلکه حتي هيچ تأييدي از اين امر هم به چشم نمي خورد، و تنها چيزي که ديده مي شود اظهار نارضايتي او از تصلب و چارچوب سه شقي است .