چکیده:
دورهی شاه عباس به علت توجه ویژه او به تجارت به مثابهی نقطهی اوج قدرت صفویان در مواجههی خود با سیاستهای مرکانتیلیستی دولتهای اروپایی، هم توانست بر سیاستهای آنها تاثیر بگذارد و هم از آنها تاثیرات عمیقی بپذیرد. این تاثیرگذاری دو جانبه از یک طرف به قدرت بالای دربار ایران ارتباط مییافت و از جانب دیگر به پیوستگی و ارتباط عمیقی که ساختار سیاسی - اقتصادی ایران با روابط بینالملل یافته بود. در این پژوهش تلاش بر این است تا به شیوه توصیفی - تحلیلی و بر اساس منابع اصلی و تحقیقات جدید، به بررسی سیاستهای اقتصاد مرکانتیلیستی و چگونگی تاثیر آن بر روابط شاه عباس با دولتهای اروپایی را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"در همین راستا این پژوهش در صدد است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع اصلی و تحقیقات جدید به این سؤالات پاسخ دهد که شاه عباس چه سیاستی را در مقابل حضور کشورهای اروپایی در خلیج فارس در پیش گرفت؟ تأثیر تفکرات مرکانتیلیستی بر روابط ایران و اروپا تجاری اروپاییان با ایران در زمان شاه عباس چگونه بود؟ و پیامد نظریات نظریه مرکانتیلیستی بر اقتصاد ایران در این دوره صفویه چگونه بود؟ مبانی شکلگیری مکتب مرکانتیلیسم در اروپا 1.
2. هلند و تثبیت رویکردهای مرکانتیلیستی این دولت در دوره شاه عباس سیاستهای استعماری و مرکانتیلیستی هلند در خلیج فارس که تقریبا همزمان با دوره دوم حکومت صفویه در ایران آغاز به کار کرد را میبایست در زمره یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین سیاستهای اقتصاد مرکانتیلیستی دانست که به تبع آن آمیزهای از برخوردهای نظامی، تطمیع درباریان در ایران، بر هم زدن موازنه تجاری در ایران به نفع تجار بازرگانی خود، برخوردهای نظامی با دیگر کشورهای غربی بر سر تسلط بیشتر بر شریانهای اقتصادی- تجاری ایران، تلاش در جهت تضعیف حاکمیت ملی با انعقاد قراردادهای یکطرفه و غیره دانست.
بنابراین با بررسی نحوه مواجهه فرانسویان با دولت ایران و شکل فعالیت آنها هم در خلیج فارس و هم در دیگر مناطق ایران این نکته نمایانتر میشود که در نهایت دغدغه آنها کسب بالاترین منافع سیاسی- اقتصادی- مذهبی از دربار ایران بود بدون اینکه اساسا چنین ضرورتهایی را در این روابط برای طرف ایرانی نیز در نظر بگیرند."