چکیده:
فعالیت فلسفی افلاطون که در قالب نامه و محاوره به ما رسیده است، دست کم پنجاه سال به طول انجامید. بدیهی است جریان تفکر انسانی با تغییر شرایط حیاتی همواره متحول می شود و اگر قرار باشد حاصل این تحول در نمایشی پنجاه ساله نظاره شود، نباید تغییر رویکردها و تفاوت نگرش ها از نگاه محقق مخفی بماند. زمان بندی آثار افلاطون و تعیین تعلق هر یک از آن ها به دوره ای خاص، به محقق کمک می کند هر چه بهتر ارزش مفاهیم و نظریات فلسفی ارائه شده در فلسفه او را به نسبت کل حیات فکری او دریابد. به طور کلی این تصور غالب است که افلاطون ابتدا در سوگ سقراط، تنها میراث فضیلت او را به نمایش می کشد، اما بعدها بیشتر در پی اظهار عقاید محصل خود بر می آید و در پایان راه گویی به حکم پختگی، و البته محافظه کاری، در نقد و تعدیل آراء پیشین خویش می کوشد. در این جستار ضمن ارایه تمهیدی درباره این سه دوره متفاوت فکری، اشاره ای به تعلق هر رساله به دوره خاص خود می کنیم. سپس پرمناقشه ترین رساله افلاطون از این حیث، یعنی، رساله کراتیلوس را به بحث می گذاریم. این بحث که متمسک به شواهد و نظایر تاریخی، متنی و منطقی است ضمن آن که به نکات راهبردی در مطالعه این رساله اشاره کرده و به فهم آن کمک می کند آنگاه اهمیت خود را جلوه گر می سازد که در نهایت متوجه تفاوت پراهمیت خوانش این رساله بر حسب تفاوت جایگاه زمانی آن می شویم.
خلاصه ماشینی:
"این نکته و کنایه هایی که در این رابطه در رساله کراتیلوس آورده می شوند – مثل ٤٠٧ جایی که سقراط به هرموگنس میگوید اگر سؤال دیگری داری بیاور تا ببینی «اسب اثوفرون چه تیز پاست » یا در ٣٩٩ میگوید آثار الهام اثوفرون را احساس میکند و اگر مراقب نباشد، بیم آن است که دانایی اش از حد بگذرد – محققین افلاطون را بر آن می دارد تا مطالبی که بر این منوال بیان میشوند را صرفا هجوی بر سنت رایج آن زمان ببینند (برای نمونه رجوع شود به گمپرتس ).
٣ لوس قبول میکند که تشابه زیادی میان ٤٣٩ کراتیلوس و ١٨٢ ثئایتتوس جایی که افلاطون مقابله با سیلان هراکلیتی می کند وجود دارد، اما ضمن اینکه صورتبندی استدلال ثئایتتوس را بهتر میداند، میگوید در حالی که صورت افراطی سیلان هراکلیتی در ثئایتتوس رد میشود، در کراتیلوس این موضوع به طور غیر متعین میان سیلان و مثل رها می گردد، گویی مسأله تحقیقات بیشتری را طلب می کرده است ، و وقتی که افلاطون توانسته در ثئای تتوس رابطه شناخت با ادراک را مشخص کند، رد سیلان محض برای او ممکن شده است .
در این صورت ما کراتیلوس را رساله ای خواهیم یافت که هر چند بر طبق شواهدی در دوره میانی و یا حتی پیش از جمهوری نگاشته شده باشد، اما مورد تجدید نظر افلاطون قرار گرفته است ."