چکیده:
در آموزش عالی ایران، باستان شناســی دوران اســلامی یکی از ســه گرایش ســرفصل رشــته باستان شناسی محسوب می شود. پس از انقلاب شــکوهمند اسلامی ایران و توجه به رویکردهای اســلامی در مبانی و مفاهیم علوم انســانی، این گرایش از اهمیت ویژه ای برخوردار شد. به طور کلی از اهداف باستان شناسی اسلامی بررسی و شناخت آثار تمدنی و فرهنگی جوامع مسلمان در اقصا نقاط جهان می باشد. این مهم از طریق مطالعه جنبه های گوناگــون سیاســی، اقتصادی، فرهنگی و تاثیر آن بر رشــد، توســعه و اضمحلال حیات چکیده در آموزش عالی ایران، باستان شناســی دوران اســلامی یکی از ســه گرایش ســرفصل رشــته باستان شناسی محسوب می شود. پس از انقلاب شــکوهمند اسلامی ایران و توجه به رویکردهای اســلامی در مبانی و مفاهیم علوم انســانی، این گرایش از اهمیت ویژه ای برخوردار شد. به طور کلی از اهداف باستان شناسی اسلامی بررسی و شناخت آثار تمدنی و فرهنگی جوامع مسلمان در اقصا نقاط جهان می باشد. این مهم از طریق مطالعه جنبه های گوناگــون سیاســی، اقتصادی، فرهنگی و تاثیر آن بر رشــد، توســعه و اضمحلال حیات اجتماعی مسلمانان قابل بررسی است. در این مقاله کوشــیده شده نقش و جایگاه باستان شناسی دوران اسلامی در نظام تحول در علــوم انســانی مورد ارزیابی قرار گیــرد. به همین منظور ابتدا به تعریف و خاســتگاه باستان شناســی اسلامی پرداخته شده است. در ادامه با بررسی دو دوره شاخص در تاریخ ایران در دوران اســلامی(حکومت آل بویه و عصر صفوی) عوامل بالندگی و شــکوفایی حیــات اجتماعی و نیز عوامل رکــود در ادوار تاریخی دیگر مورد مطالعه قرار گرفت. در بخــش پایانی نیز با توجه به ماهیت جســتجوگری و آشکارســازی زوایای پنهان حیات انســانی این علم(باستان شناســی)، به راه های تعامل این رشــته با علوم انســانی و فرآیند تاثیرگذاری آن بر ارتقای کمیّ و کیفی مباحث مطرح در علوم انســانی به تفصیل پرداخته شده است. نگارنده بر این باور است که باستان شناسی دوران اسلامی می تواند با وجود توانمندی های نظری و عملی، نقش تاریخی در تحول علوم انسانی به وسیله بازیابی هویت ملی اسلامی ایرانی داشــته باشد. تاکید بر جنبه های دین اســلام و مذهب تشیع درکنار تقویت روحیه همبستگی در دو مقیاس ملی و بین المللی (جهان اسلام) از دیگر نتایج این تعامل سازنده به شمار می آید. کلیدواژگان:
خلاصه ماشینی:
در اين ميان دوران اسلامي به جهت نزديکي زماني به عصر حاضر و تحولات پيچيده سياسي ، اجتماعي ، فرهنگي آن به ســبب ظهور دين مبين اســلام و نيز پويايي حيات اجتماعي جهان اسلام در پهنه وسيع جغرافيايي امروز، ضرورت مطالعه و تبيين نقش و جايگاه باستان شناســي اســلامي را دو چندان ساخته است .
بي ترديد، به موجب ســاختار انسان سازي که علوم انساني دارد و وجوه اشتراک فراوان آن با فرهنگ و تمدن دوران اسلامي ، اهميت جايگاه باستان شناسي دوران اسلامي در تحکيم و تقويت بنيان هاي فرهنگي و انساني ميان اين دو بيش از پيش احســاس مي شود.
به تعبيري ديگر، باستان شناسي اسلامي يکي از حلقه هاي اتصال ميان علوم انســاني و فرهنگ و تمدن انسان ســاز اسلام اســت که از طريق يافته ها و داده هــاي ملموس چون معماري ، فضاهاي شــهري ، آثار خطــي و...
در اين مقاله ابتدا به تعريف ، اهداف و خاســتگاه باستان شناسي اســلامي پرداخته ام و سپس شــاخص هاي بالندگي و پويايي فرهنگ و تمدن اسلامي در دوران اسلامي ايران در دو دوره مورد مطالعه (آل بويه و عصر صفويه ) را بررســي کرده ام .
باستان شناســي اســلامي در اين راه با استفاده از رويکردهاي ميان رشته اي و مباني نظري بر پايه نگرش عميق به معارف اســلامي و اصول اعتقادي دين اسلام و نيز کنکاش در يافته هاي مادي و فرهنگي گذشته ، درصدد بازسازي حقيقي از هويت اسلامي ايراني و تبيين جايگاه واقعي تاريخ درخشان و پرافتخار ايران در دوران اسلامي مي باشد.