چکیده:
جرم یا به عبارتی بزه عملی ناپسند و برخلاف مقررات تعیین شده در
یک جامعه است. قانونشکنی به نحوی از انحاء در تمامی مقاطع و دورانها
وجود داشته و مختص جامعه یا فرهنگ خاصی نیست. با توجه به اهمیت دوران
ناصری به عنوان مقطعی حساس در تاریخ ایران، بررسی جرم به عنوان یکی از
پدیدههای مهم این دوران میتواند پرده از ابهامات بسیاری در زمینههای مختلف
ارتکاب جرم (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی) بردارد. بر همین اساس در
این پژوهش تلاش شده، جرام مذهبی عهد ناصری سنخ شناسی و همچنین نقش
عوامل مختلف در این معضل اجتماعی به ویژه نقش دوگانه ی حکومت در آن
مشخص گردد. در همین راستا با تکیه بر مستندات تاریخی و همچنین منابع
کتابخانهای موجود و با بررسی آماری جرائم این دوره، به سنخ شناسی جرائم
مذهبی در این عهد پرداخته و با بیان برخی از عوامل موثر در وقوع این جرائم تا
آنجا که امکان داشت از دیدگاه تحلیلی نیز به آنها نگریسته شد. بر این اساس
یافته های پژوهش حاکی از آن است جرائم مذهبی پایین ترین میزان جرائم در
دوره ناصری را به خود اختصاص داده است. در حوزه ی جرائم مذهبی زنا با
% /8/ 52 بیشترین و بدعت با 3/ 12 % کمترین میزان جرائم را به خود اختصاص /
داده اند. هر چند حکومت ناصری اصلی ترین عامل اجرایی در برخورد با مجرمان
بود با این حال خود به نحوی بستر جرم را مهیا میکرد و در بسیاری از موارد بر
میزان آنها نیز می افزود.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به این که جرم یا بزه عملی ناپسند و برخلاف مقررات تعیین شده در یک جامعه و قانونشکنی تعریف شده است، در این پژوهش درصدد هستیم تا مصادیق جرائم مذهبی را در عهد ناصری شناسایی کرده و زمینههای اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و سیاسی آن را مشخص کنیم و نشان دهیم که با توجه به ویژگیهای ساختار سیاسی و اجتماعی آن دوره حکومت به عنوان نهاد کنترل چه نقشی در کنترل جرائم داشته است، آیا نقش بازدارنده داشته و یا با عملکرد خود به یکی از عوامل ارتکاب جرم تبدیل شده و زمینه را برای ارتکاب جرائم فراهم کرده است.
زنا یکی دیگر از جرائم ناپسند اجتماعی- مذهبی است که قبح آن تنها مختص جامعه اسلامی نیست بلکه این جرم همواره در طول تاریخ و در میان ادیان مختلف مذموم بوده و مجازاتی را برای زناکار به دنبال داشته است.
جدول شمارهی 1- توزیع فراوانی جرائم مذهبی در عهد ناصری نوع جرم فراوانی درصد اهانت به مقدسات - - لواط 31 8/34% زنا 47 8/52% بدعت 11 3/12% / نتیجه گیری آن چه از مطالعهی اوضاع اجتماعی زمان قاجار به ویژه عهد ناصری آشکار میگردد، این است که با توجه به وضعیت در حال تزلزل حکومت، عدم مشروعیتی که در عهد ناصری به وجود آمده بود، اعتراضات و شورشهایی که حکومت درگیر آن بود و همچنین نیاز مبرم ناصرالدین شاه به تجدد، روز به روز بر دامنهی گسترش جرائم افزوده میشد."