چکیده:
با استفاده از داده های سطح کشور در سال های ٢٠٠٣-٢٠١٤، ارتباط بین سطح حسابرسی و پیروی مالیاتی (اندازه گیری شده به عنوان ادراک مدیران اجرایی از فرار از پرداخت مالیات ) بررسی میشود. فرض ما این است که پیروی مالیاتی تا زمانی که سطح حسابرسی خاصی به دست آید، افزایش پیدا میکند و فراتر از آن سطح (به عنوان مثال ، افزایش ناگهانی سطح حسابرسی) کاهش مییابد. با توجه به انتظارات ما و نتایج حاصل از یک سری آزمون ها، بین حسابرسی و فرار از مالیات رابطه ی U شکل وجود دارد. ما در این مقاله راجع به این که چگونه یک اثر احتمالی عقب ماندگی بالقوه بر میزان پیروی داوطلبانه بستگی دارد، بحث میکنیم .
خلاصه ماشینی:
"دانشجوی کارشناسی ارشد، رشته حسابداری- آموزش محور دانشگاه پیام نور غرب تهران ، ایران چکیده با استفاده از داده های سطح کشور در سال های ٢٠٠٣-٢٠١٤، ارتباط بین سطح حسابرسی و پیروی مالیاتی (اندازه گیری شده به عنوان ادراک مدیران اجرایی از فرار از پرداخت مالیات ) بررسی میشود.
علی رغم این تحلیل ها و چندین آزمون سراسری، ارتباط کمی بین حسابرسی و پیروی از مالیات در سطح تجزیه و تحلیل کشوری وجود دارد - سطحی که در آن متغیرهای مالیاتی مهم از قبل تعیین شده است (به عنوان مثال نرخ مالیات بر درآمد دولت ، روش های حسابرسی، مجازات برای عدم رعایت ).
در این مقاله با استفاده از داده های سطح عمومی موجود در سال های ٢٠٠٣-٢٠١٤، ارتباط بین سطح حسابرسی، که به صورت تعدادی از اقدامات تایید شده توسط مقامات مالیاتی در هر ١٠٠ مالیات دهنده در هر کشور اندازه گیری شده ، و درک ادارات تجاری در مورد فرار مالیاتی، بررسی میشود.
برای تعیین اینکه آیا مجازات میتواند با خیال راحت از تجزیه و تحلیل حذف شود، ما معیارهایی را به کار می بریم که خطر تغییر متغیرهای حذف شده را به حداقل برسانند: (i) متغیر مورد بررسی بایستی به طور قابل توجهی در طول زمان پایدار باشد (ii) در تجزیه و تحلیل رگرسیون ، این متغیر نباید به طور قابل توجهی با متغیر وابسته مرتبط باشد؛ و (iii) شامل یا رد کردن این متغیر نباید رابطه اصلی مورد علاقه (بین میزان حسابرسی و فرار از پرداخت مالیات ) را تحت تاثیر قرار دهد."