چکیده:
در اصفهان دوره ی قاجار همواره گروههایی نظیر اوباش، دزدان، الواط، یاغیان و غیره در راستای منافع شخصی یا منافع گروههای دیگر، به تحرکاتی دست میزدند که نابسامانی و هرجومرج و بینظمی در شهر را باعث میشد. یکی از این افراد حاجیهاشمخان لنبانی بود. او عدهای از افراد را به دور خود جمع کرد و دست به شورش زد و برای مدتی اصفهان را در ترس و اضطراب فرو برد. در سال 1240ق/1824م، فتحعلیشاه قاجار با لشکرکشی به اصفهان این شورش را فرونشاند. چرایی شورش حاجهاشمخان و تعیین تعلق او به دستهجات شورشی یا لوطیان، موضوع اصلی این مقاله است که تلاش میشود به روش تاریخی و با شیوﺓ توصیفی- تحلیلی و انطباق داده ها و با استفاده از منابع و مآخذ موجود، دربارﺓ آن بحث، و این موضوع بررسی شود. بهنظر میرسد حاجیهاشمخان لنبانی و افرادش جزو لاﻳﮥ اشرار جامعه بودند که با استفاده از وضعیت نابسامان سیاسی و با انگیزههایی نظیر طمع در مال دیگران، غرور، فخرفروشی و انتقامجویی دست به شورش زدند. همچنین اگر لوطیان را از اخلاف عیاران برشماریم، اطلاق لوطی به حاجهاشمخان لنبانی و افراد تابع او درست بهنظر نمیرسد و باید او را در زمرﺓ افراد فرصتطلب شرور بهحساب آورد.
In City of Isfahan during Qajar period، groups such as thugs، thieves، scoundrels، rebels، etc. launched some movements and caused chaos and disorder in the city for personal interests or the interests of other groups. One of the rebel persons was Haji Hashem Khan Lonbani، who gathered a group of people around himself، launched a revolt، and plunged the city of Isfahan in fear and anxiety. In 1240 AH، Fath Ali Shah entered the city with his division and suppressed the rebellion. The main purpose of this article is to determine the reason for the rebellion by Haji Hashem Khan and his belonging to rebel groups or ruffians، which is tried to be discussed and analyzed in historical ways، using descriptive-analytical method and information compliance based on available resources and references. Haji Hashem Khan Lonabani and his men seemed to belong to rogue and lower class of society who were motivated by greed in the property of others، pride، and revenge and abused deteriorating political conditions to launch a rebellion. If the ruffians were considered as descendants of Chivalries، it cannot be applied to Haji Hashem Khan Lonbani and his men. They should be considered among rogue opportunistic people.
خلاصه ماشینی:
سوالهایی که در این مقاله مطرح است، عبارت است از: لوطیانی که به این اعمال دست میزدند و بهطور مشخص حاجیهاشمخان لنبانی و افرادش، چه کسانی بودند؟ آیا از بازماندگان عیاران و جوانمردان بودند و راه آنها را ادامه میدادند، یا از تبهکاران و اشرار و ﻃﺒﻘﮥ لومپن بودند؟ چه عواملی شورش آنها را باعث شد؟ بهنظر میرسد که با توجه به تفاوت دید نویسندگان، اختلافنظرهایی دربارﺓ لوطیان و ویژگیها و کارکردهای آنها شکل گرفته است و این امر باعث شده است تا قضاوتهای متفاوتی دربارﺓ این گروه و عملکرد آنها به وجود آید.
باید توجه کرد که لوطیان واقعی همان اخلاف عیاران بودند که فتوت و جوانمردی را حرفه خود قرار داده بودند و عمر خویش را صرف ترویج و توﺳﻌﮥ آیین فتوت میکردند؛ اما پس از آنکه در قرن نهم قمری، نفوذ فوقالعادﺓ آنها کاهش یافت و مجامع آنها که به نام لنگر و زاویه معروف بود، بسته شد، در سراسر ایران پراکنده شدند؛ چون این افراد جوانان را به آیین خود دعوت میکردند و زیر دست خود پرورش میدادند، واژﺓ لوطی برای آنها به کار رفت.
3 بعدها به علتهایی که اشاره شد، گروهی از لوطیان از سنتهای لوطیگری چشمپوشی کردند و جزء دﺳﺘﮥ اراذل و اوباش و چاقوکشان درآمدند؛ اما ملاحظه میشود که اغلب منابع، این گروه را که صفات لوطیان را از دست داده بودند و از سنت آنها منحرف شده بودند، همچنان با عنوان لوطی خطاب کردهاند؛ ولی درستتر آن است که این گروه را از لوطیان متمایز بدانیم و جزء قشر آشوبگر یا همان لومپنها به شمار آوریم..