چکیده:
در 10مرداد 1301/ دوم اگوست1922، در ﺗﻨﮕﮥ شلیل واقع در چهارمحالوبختیاری، دستهای از نیروهای نظامی با حمله سواران بختیاری روبهرو شدند. خانهای بختیاری در ابتدا دخالت خود را در این حادثه انکار کردند؛ اما مدتی بعد میزان دخالت آنها در این حادثه آشکار شد. وقوع این حادثه ﺗﺄثیر بسیاری بر روابط سهجاﻧﺒﮥ خانهای بختیاری، رضاخان وزیر جنگ و سفارت انگلیس در تهران گذاشت. رضاخان پهلوی، وزیر جنگ، بهدنبال بهرهبرداری لازم از این حادثه بود؛ پس تلاش کرد تا خانهای بختیاری را نزد نخبگان و تودﮤ مردم بدنام و بیاعتبار کند و با اخذ غرامت سنگین از خانها، ﺑﻨﻴﮥ مالیشان را تضعیف کند. ازسویدیگر سفیر انگلیس در تهران سیاستی مبهم و دوپهلو اتخاذ کرد. سیاستی که به ضرر خانها و به سود رضاخان و دولت مرکزی تمام شد. سرانجام پس از مدتی درگیری میان طرفین و چانهزنی بسیار با وساطت سر پرسی لورین (Sir Percy Loraine)، سفیر انگلیس، میان طرفین بر سر پرداخت مبلغ 150هزار تومان خسارت ازسوی خانهای بختیاری توافق شد.
On August 2، 1922، a battalion of armed forces was attacked by Bakhtiari riders in the Strait of Shalil located in Chaharmahal and Bakhtiari. This incident had a large impact on the trilateral relations between Bakhtiari Khans، Reza Khan (as the Secretary of War)، and the British Embassy in Tehran. In order to take advantage of the situation، Reza Khan Pahlavi tried to discredit and defame Bakhtiari Khans among the elite and the masses and undermine their financial strength by imposing a heavy fine on them. On the other hand، the British ambassador in Tehran adopted an ambiguous policy at the expense of Bakhtiari Khans and to the benefit of Reza Khan and the central government. Finally، after a period of conflict and negotiation between the three parties، a fine of 150،000 Tomans was agreed on to be paid by Bakhtiari Khans with the mediation of Sir Percy Loraine، the British Ambassador.
خلاصه ماشینی:
این حادثه که بهسرعت به بحران بزرگی تبدیل شد، اتفاقی بسیار مهم و سرنوشتساز در تاریخ روابط بختیاریها با دولت مرکزی و بهویژه شخص رضاخان پهلوی بود؛ تاحدیکه ﻧﻘﻂﮥ عطفی در تاریخ روابط سهجاﻧﺒﮥ خانهای بختیاری، رضاخان و سفارت انگلیس دانسته شد؛ اما ﻣﺘﺄسفانه در منابع و متون تاریخ معاصر ایران به این حادثه مهم کمتر توجه شده است.
این پژوهش بر این فرضیه استوار است که هم دولت ایران و هم سفارت انگلیس به علتهای سیاسی و در راستای موقعیت زمانی بهدنبال بهرهبرداری از وقوع حادثه شلیل بودند تا با تضعیف خانهای بختیاری بستر تقویت رضاخان را فراهم آورند.
عموم مردم، روزنامهها و رجال سیاسی معتقد بودند که دست بختیاریها در کار بوده است و حتی اگر افراد کهگیلویهای مرتکب این عمل شده باشند، بهاحتمال بسیار به دستور یا به تحریک بختیاریها بوده است؛ اما موضع دولت ایران و بهویژه موضع شخص رضاخان وزیر جنگ، حسابشده و مبتنیبر دوری از هرگونه احساسات تند بود (Iran political …, v .
جناحهای مرتبط با این واقعه عبارتاند از: خانهای بختیاری، دولت مرکزی و بهویژه شخص رضاخان وزیر جنگ و سفارت انگلیس در تهران..
اما سفارت انگلیس در تهران و بهویژه شخص سرپرسی لورین، سفیر جدید انگلیس که طی جلسهای با دو خان بزرگ بختیاری مقیم تهران، یعنی صمصامالسلطنه و سردارجنگ، استفادﮤ خانها از اسلحه بر ضد نظامیان دولتی را آخرین راه چاره تجویز کرده بود، پس از وقوع حادثه شلیل تلاش کرد تا در راستای منافع دولت متبوع خود، بهرهبرداری لازم را از این بحران ببرد..