چکیده:
در فاصله ی سالهای 508 تا 512 ق، دربار غزنین، پایتخت حکومت غزنویان، شاهد منازعات و درگیری های خونینی در میان مدعیان جانشینی سلطان مسعود ابن ابراهیم (حکومت: 492 - 508 ق) بود. در این میان ابهاماتی درباره ی پایان کار یکی از فرزندان علاءالدوله سلطان مسعود، یعنی شیرزاد ابن مسعود ابن ابراهیم (457 - 509 و به احتمال 510 ق)، وجود دارد. پس از مرگ سلطان مسعود در شوال سال 508 ق/1115 م، میان فرزندان او بر سر جانشینی پدر نزاع شدیدی درگرفت، و آنچه محل تردید است این است که آیا اولین قربانی این کشمکش ها، بنابر آنچه در منابع نقل شده، شیرزداد بوده است یا کس دیگر.
در این مقاله، با مرور کوتاهی بر معلومات زندگی سیاسی، فرهنگی و ادبی این شاهزاده ی غزنوی در دوران نایب السلطنگی وی در هندوستان، با بهره گرفتن از شواهد موجود در منابع مختلف، اقوال گوناگون را درباره ی پایان کار وی و چگونگی آن بررسی خواهیم کرد و به نتایجی دست خواهیم یافت که تاکنون در هیچ یک از منابع گذشته به آن اشاره ای نشده است.
خلاصه ماشینی:
"ای نگار پاک گوهر، وی بت یاقوت سار آتــش عنبردخــانی ، عنبــر آتش بخــار (همو، ص ۱۴۷) در آبدان ، بنفشه سمن شـد ز مهرگـان دینــار گشــت پیکــر مینــای بوســتان (همو، ص ۲۹۰) تو ای مه کـه چـون حـوری از خـوب رویی پــــری را خجــــل کــــرده ای از نکــــویی (همو، ص ۳۴۵) چون در دو کمان تیر دو جادوش کمـین کـرد مــا را بــه زمــان خســتۀ خورشــید زمــین کــرد (همو، ص ۳۵۶) دوران سلطنت شیرزاد سلطان مسعود سوم ملقب به علاءالدوله ، پدر شیرزاد، در شوال سال ۵۰۸ق درگذشت و مطابق وصیت او، شیرزاد وارث تخت و تاج پدر شد، اما بنا بـر قـول مشـهور بـیش از یـک سال حکومت نکرد و به دست برادرش ، ابوالملوک ملک ارسلان ، کشته شد (در این باره در ادامۀ مقاله بحث خواهیم کرد و دلایلی در رد آن خواهیم آورد).
در نتیجه منطقی آن است که چنین فرض کنیم که پس از گریختن شیرزاد به طبرستان ، وی دست کم یک سال دیگر زنده بـوده اسـت و در این مدت به زیارت مکه نیز مشرف شده ، آن گـاه کـه از حـج بـازمی گردد، بـا شـنیدن خبـر شکست خوردن ارسلان از بهرامشاه (شوال ۵۱۰ق / فوریـۀ ۱۱۱۷م ) و ورود او بـه غـزنین ، احتمالا به خیال تصاحب سلطنت ، به غزنین بازمی گردد و به دست دیگر برادر خود کشـته می شود (برای آگاهی از نبردهای میان ارسلان و بهرامشـاه و جزئیـات تصـرف غـزنین توسـط بهرام شـاه ، نک : باسورث ، ج ۲، ص ۱۱۳ به بعد)."