چکیده:
نشانداری عامل رمزگذاری آشکار روابط دستوری اسم در بند است. بهبیان کرافت (۲۰۰۳: ۱۶۶) مفعول های بی نشان اغلب بیجان و نکره هستند و مفعول های نشاندار معرفه و جاندار رمزگذاری آشکار می پذیرند. نمایه سازی و حالت نشانی از طریق «را» اغلب ابزارهای رمزگذاری آشکار مفعول مستقیم معرفه و مشخص در زبان فارسی هستند. اما در مواردی نیز حالت نشانی و نمایه سازی مفعول نکره نامشخص در زبان فارسی رخ می دهد. به نظرمی رسد، موارد کمیاب ترِ رمزگذاری آشکار مفعول نکره استثنائاتی بر یک قاعده کلی تلقی می شوند، اما بررسی شواهد زبان فارسی نشان می دهد عامل معناشناختی مؤثر در نشانداری مفعول صریح، تشخیص پذیری مصداق آن و نه الزاماً معرفگی است. طبق این معیار، دستاوردهای زیر حاصل می شود. نخست آنکه نه تنها اسم معرفه، بلکه اسم مشخص و نامشخص نیز می توانند تشخیص پذیر باشند و دوم آنکه بنا به تشخیص پذیر بودن تمامی اسم های معرفه، بسامد فراوان نمایه سازی مفعول های معرفه و همآیی آن ها با «را» تبیین می شود.
خلاصه ماشینی:
گرچه حضور «را» در کنار مفعول و قرارگرفتن نمایههای مفعولی بر روی فعل در اغلب موارد، نشان از معرفگی و مشخصبودگی مفعول دارد، اما در مواردی نیز حالتنشانی و نمایهسازی مفعول نکره نامشخص در زبان فارسی رخ میدهد.
در وهله نخست به نظر میرسد، موارد کمیابتر رمزگذاری آشکار مفعول نکره اعم از حالتنشانی با «را» و نمایهسازی، استثنائاتی بر یک قاعده کلی تلقی میشوند، اما بررسی شواهد زبان فارسی نشان میدهد که عامل معناشناختی مؤثر در نشانداری مفعول صریح، تشخیصپذیری مصداق آن و نه الزاما معرفگی است.
کالولی<FootNote No="28" Text=" Kallulli"/> (2000) بیان میکند که نمایهسازی مفعول صریح در زبانهای آلبانیایی و یونانی نه تنها برای گروههای اسمی جاندار و معرفه، بلکه در مورد اسامی بیجان و معرفه نیز صورت میگیرد، بنابراین مشخصههای جانداری و معرفگی در نشانداری مفعول تأثیری ندارند، اما به بیان پتکواشیک<FootNote No="29" Text=" Petkova Schick"/> (2000) معرفگی در زبان مقدونی (Macedonian) موجب نشانداری اجباری مفعول میشود.
مثال زیر از او نقل میشود که همآیی گروه اسمی مفعول بیجان اما معرفه را با نشان مفعول «را» در زبان فارسی نشان میدهد<FootNote No="42" Text=" نگارنده در مقالهای دیگر (1393) به نقش جانداری در نمایهسازی مفعول اشاره کرده است که در این مجال فرصت پرداختن به آن نیست و صرفا نقش معرفگی مورد بررسی قرار میگیرد.
همانگونه که در بخش پیشینه اشاره گردید، راسخمهند (1389، 1388)، دبیرمقدم (1992) و کریمی (2003) در مورد حالتنشانی با «را» و نمایهسازی مفعول به درستی بیان میکنند، حضور این عناصر در اغلب موارد، نشان از معرفگی و مشخصبودگی مفعول دارد، اما همچنان نمیتوان از نظر دور داشت که در مواردی نیز حالتنشانی و نمایهسازی مفعول نکره نامشخص در زبان فارسی رخ میدهد.