چکیده:
علم جغرافیا با اصطلاح «صوره الارض و قطع الارض » به معنای «پیمایش سرزمین » وارد دین اسلام شد و عواملی چون دستور اسلام به علم آموزی، مضامین جغرافیایی قرآن کریم ، مسیرهای سفر حج و فتوحات گستردة مسلمانان موجب پیگیری آن شد هدف محقق در این مقاله بررسی دو مکتب مهم جغرافیایی در جهان اسلام که تحت تاثیر مکاتب جغرافیایی هندی و ایرانشهری می باشد که عبارتند از:١-مکتب عراقی (با دیدگاه مرکز جهان بینی بغداد) ٢-مکتب بلخ با توجه به محوریت مکه و جهان اسلام . مکتب بلخی برخلاف مکتب عراقی به جهان اسلام ، بیشتر توجّه دارد تا جایی که پیروان مکتب بلخی، مکّه را مرکز عالم میدانند و جغرافیای آن ها جغرافیای مذهبی است . مکتب بلخی جغرافیایی، مبتنی بر داده های اسلامی به اضافه نگاه علمیتر داشته است ؛ ولی در مکتب عراقی، جغرافیایی گسترده تر و جامع تر داشته است .
Land Passage" and some"means "صوره الارض و قطع الارض " The geography was entered in Islam with the term
factors caused to follow it including the command of Islam for learning, geographic terms of Holy Quran, the
pilgrimage routes of Hajj and the wider conquests of Muslims. The purpose of the researcher in this study is to
investigate two important geographic schools in Muslim world affected by Hindi and Iranshahri geographic
schools such as: 1- Iraqi school (with the sight of the center of worldwide of Baghdad) 2- Balkh school (with
regard to the centrality of Mecca and Muslim world). Balkh school, unlike Iraqi school, has more attention to
Muslim world as far as the followers of Balkh school know Mecca the center of the world and its geography is
the religious geography. The geographical Balkh school is based on Islamic data with more scientific sight, but
in Iraqi school, there is the broader and more comprehensive geography
خلاصه ماشینی:
"٤ (جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی، ج ١، ص : ١٦) تPثیر ج¤رافیا̃O هند̃O بر ج¤رافیا̃O اسلام̈O روایات اسلامی ارتباط با دانش هندی را چنین بیان کرده اند که به سال ١٥٤ یا ١٥٦ هجری قمری در سفارت هند در دربار منصور عباسی، دانشمندی هندی به نام کنکه یا کنکا٥ بود که در شناسایی حرکات کواکب و محاسبه آنها و سایر کارهای نجومی بنابر طریقه دانشمندان قوم خود و مخصوصا روش کتابی سنسکریتی به نام «سوریا سدهانتا»٦ تألیف براهما گوپتا 7 (متولد ٥٩٨ م ) ریاضیدان و منجم مشهور مهارت داشت .
٣-تحلیلی برمکاتب ج¤رافیایی جهان اسلام الف -مکتب عراقی و جغرافیانویسان مشهور این مکتب در این مکتب آثار ابن خرداذبه ، یعقوبی و مسعودی از دو لحاظ با تألیفات سایر جغرافیانویسان همین مکتب تفاوت دارد: نخست اینکه از روش تقسیم زمین به چند اقلیم تبعیت کرده اند و دیگر اینکه عراق را با ایرانشهر یکی شمرده و در تقسیمات جغرافیایی خویش آن را مرکز قرار داده و کار تألیف خود را از آنجا آغاز کرده اند.
جغرافیانویسان مکتب بلخی رنگ اسلامی مثبتی به جغرافیا دادند و علاوه بر آنکه کار اساسی خود را بیشتر منحصر در وصف سرزمینهای اسلامی کردند به آن دسته از مفاهیم و اطلاعات جغرافیایی که در قرآن یا در احادیث و اقوال صحابه پیامبر (ص ) به آنها اشاره شده بود، اهمیت میدادند؛ مثلا بنابر روایتی مجموع خشکیها را به صورت مرغی تصور میکردند که سر آن چین ، بال راست آن هند، بال چپ آن خزر، سینه آن مکه ، حجاز، شام ، عراق و مصر و دم آن افریقای شمالی است ."