چکیده:
از آن جایی که پدیده تروریسم در دنیای امروز یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار بر مسائل مختلف و از جمله امنیت ملی کشورها است در مقاله حاضر سعی شده که یکی از ابعاد و زمینه های مهم تعاملی میان تروریسم و نظام های سیاسی در کشورهای جهان سوم و در ایران اسلامی مورد بررسی و کندوکاو قرار گیرد . نکته اصلی در این بررسی این است که تروریسم را به عنوان پدیده استراتژیک در نظر گرفته که به منظور دستیابی به اهداف خود و همچنین اثرگذاری بر امنیت ملی کشورها استراتژی مبتنی بر سه فاز عملیاتی ( ایجاد آشفتگی روانی ناشی از ترس در مردم، ترغیب نظام حاکم به پاسخگویی و انتقال مشروعیت ) را دنبال و فضایی تعاملی و تقابلی را با مردم و با نظام سیاسی حاکم و در جهت رسیدن به اهداف سیاسی خود مدیریت و اجرا می نماید.
خلاصه ماشینی:
"یا برعکس زم نه را برای سقوط نظام حاکم مهیا سازند، به عبارت دیگر ین تفسیر عموم مردم است که نهایت نبرد ر روشن می کند، تفسیر و برداشت عموم مردم است که به یک طرف مشروعیت و طرف دیگر ر محکوم می کند، ینجا دیگر مبارزه اسلحه و قدرت بزرگ تر و کوچک تر نیست ، ینجا دیگر تفاوت نمی کند که صاحب قدرت برتر و بزرگ تر باشید یا نباشید، آنچه که به شما برتری و پیروزی و یا ضعف و شکست خواهد داد قضاوت مردمی است ؛ و یشینه و عملکرد طرفین در ذهن مردم ، بدیهی است در ین میان آن طرفی بازنده است که در ذهن و قضاوت مردم از حدود خود عدول و یا به حق مردم و جامعه تجاوز کرده است بنابر ین به نظر می رسد روشنگری اولین اقدام در مقا له با تروریسم و تهدیدات امن تی آن است هر چند که ین اقدام کافی نخواهد بود و بایستی در کنار آن بسترها و زمینه های پیشگیری از تحرکات تروریستی را فراهم کرد، باید ضمن آگاهی بخشی مرز میان حقوق و تکالیف دولت و مردم را روشن نمود، و هیچ یک را فدای دیگری نکرد، با دادن استقلال عمل به حوزه دولت و حوزه مردم است که می توان به حمایت و پشتیبانی مردم در لحظات بحر نی امید داشت و روی آن حساب کرد."