چکیده:
بی ثباتی در روابط کشورهای ایران و عثمانی سابقه ای طولانی داشته است و عوامل متنـوعی در تـداوم ایـن وضعیت نقش داشته اند. مقاله پیش رو مناسبات شاه طهماسـب صـفوی بـا سـلطان سـلیمان عثمـانی را مـورد بررسی قرار می دهد. سوال بنیادین ایـن پـژوهش ایـن اسـت کـه مناسـبات سـلطان سـلیمان عثمـانی بـا شـاه طهماسب صفوی چگونه بوده است ؟ روش تحقیق این مقاله توصـیفی – تحلیلـی مـیباشـد و در مقـام جمـع آوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای استفاده شده اسـت . آنچـه از روابـط ایـران و عثمـانی در نگـاه نخسـت برداشت می شود، شرح جنگهای خونین دو همسـایه پرتـوان اسـت کـه هریـک سـعی کردنـد بـا توسـل بـه ایدئولوژی خاص خود طـرف مقابـل را بـه زانـو در آورنـد. هـدف اصـلی ایـن تحقیـق شـناخت علـل بـروز اختلافات و جنگهای بین دو کشور و تاثیر قرارداد صلح آماسیه می باشد. حاصل تحقیق حاکی از این است که روابط عثمانی با صفوی در زمان شاه طهماسب خصمانه بوده و فـرار و پناهندگی شاهزادگان و عمال سیاسی بر تحریک عثمانی به جنگ با ایران کمک کرده اسـت کـه بـا وجـود اختلافات روزافزون دهه های نخست تاسیس حکومت صـفوی، در زمـان شـاه طهماسـب در اثـر موافقتنامـه آماسیه اختلافات مذهبی و سیاسی کاهش یافت و مناسبات به روابط نسبتا دوستانه ای تبدیل شد.
خلاصه ماشینی:
حاصل تحقيق حاکي از اين است که روابط عثماني با صفوي در زمان شاه طهماسب خصمانه بوده و فـرار و پناهندگي شاهزادگان و عمال سياسي بر تحريک عثماني به جنگ با ايران کمک کرده اسـت کـه بـا وجـود اختلافات روزافزون دهه هاي نخست تأسيس حکومت صـفوي، در زمـان شـاه طهماسـب در اثـر موافقتنامـۀ آماسيه اختلافات مذهبي و سياسي کاهش يافت و مناسبات به روابط نسبتاً دوستانه اي تبديل شد.
مناسبات ، ايران ، عثماني، صفويه ، شاه طهماسب اول ، سلطان سليمان مقدمه : با تأسيس سلسلۀ صفوي در سال ٩٠٧ قمري، عثماني ها آن را به عنوان رقيبـي تلقـي کردنـد کـه موجوديـت آنان را تهديد مي کرد و بيش از دو سده حاکميت صفويه ، بين آنها کشمکش دامنه داري ايجاد کرد که پي آمدهاي ناگواري را براي دنياي اسلام به بار آورد.
نيروهاي عثماني در شرايط سخت زمستان در سـرزمين هـاي کوهسـتاني بـا دشـواري زيـاد بسـوي بغـداد در جنوب حرکت کردند (کين راس ، ١٣٧٣: ٢٣٧) پس از بازگشت ترکان از سلطانيه ، در حاليکه طهماسب بـيش از بيسـت سـال نداشـت بـا شـجاعت تمـام بـه تعقيب بقيه بازماندگان عثماني و اولامه که سلطان و عامل وي ذوالقدر سلطان که در تبريز بودند، شـتافت و پس از بيست روز توقف به محاصره قلعه وان شتافت و در آنجا قشلاق نمود (براي اطلاع بيشتر رک: روملو، ١٣٥٧: ٣١٥ ؛ طهماسب صفوي، ١٣٦٤: ١٥٧-١٥٤) بدين وسيله با فرارسيدن زمستان جنگ متوقف شد و سلطان سليمان بغداد را متصرف شد و از اين طرف شاه طهماسب نيز وارد خاک آناتولي گرديد.